.:::: ام اس چت ::::.

مکانی برای بیماران ام اس www.mschat.zim.ir

.:::: ام اس چت ::::.

مکانی برای بیماران ام اس www.mschat.zim.ir

نور خورشید و رازهای سلامتی

نور و گرمای خورشید در فصل تابستان بیش از هر زمان دیگری در سال سیاره ما را دربرمی‎گیرد و در صورتی که هوا بیش از اندازه گرم نباشد، مردم دوست دارند وقت خود را خارج از خانه سپری کنند. البته قرار گرفتن در معرض نور خورشید بدون محافظت مناسب در بهترین حالت خطر بروز چین و چروک و در بدترین حالت ابتلا به سرطان پوست را افزایش می‎دهد. 
به گزارش «کر2»، در شرایطی که بیشتر مردم از خطرات قرار گرفتن بیش از اندازه در معرض نورخورشید آگاه هستند، بسیاری نیز از این مسئله غافل هستند که نور خورشید فواید سلامت چشمگیری دارد. با مد نظر قرار دادن این موضوع که هنگام ترک خانه باید از محصولات محافظت از پوست با کیفیت بالا استفاده کرده باشید، در ادامه با برخی فواید شگفت انگیز نور خورشید که شاید کمتر آنها را شنیده باشید، بیشتر آشنا می‎شویم.
   

    پیشگیری از سرطان
    تنها گیاهان به متابولیز نور خورشید اقدام نمی‎کنند و انسان‎ها نیز این کار را انجام می دهند. طی فرآیندی پیچیده، بدن انسان نور خورشید را به ماده مغذی مهم ویتامین D تبدیل می‎کند.
    ارتباط بین کمبود ویتامین D و سرطان برای نخستین بار توسط دکتر فرانک گارلند و دکتر سدریک گارلند از دانشگاه کالیفرنیا مشخص شد. پس از مشاهده این که ابتلا به سرطان روده بزرگ در نیویورک تقریبا سه برابر بیشتر از نیومکزیکوست، برادران گارلند این فرضیه را ارائه کردند که کمبود مواجهه با نور خورشید و در نتیجه آن کمبود ویتامین D به شکل گیری این بیماری منجر می شود.
    پژوهش‎های جدید نشان داده‎اند که کمبود ویتامین D خطر ابتلا به بسیاری از سرطان ها، به ویژه سرطان های پستان و روده بزرگ را افزایش می‎دهد.

   
    مفید برای مبتلایان آلزایمر
    پژوهش های بالینی نشان داده‎اند که قرار گرفتن در معرض نور خورشید در طول روز به همراه تاریکی شب می تواند به بهبود برخی جنبه های بیماری آلزایمر، مانند کاهش آشفتگی، افزایش بهره وری خواب، کاهش شب زنده داری و کاهش فعالیت شبانه در این بیماران کمک کند.

   
    ارتباط بیماری نور خورشید با ام اس
    بیماری ام اس در جوامعی که از خط استوا دورترند، شایع تر است. افرادی که پیش از 15 سالگی از مناطقی با خطر کم به مناطقی با خطر زیاد نقل مکان می کنند، در معرض خطر بالاتر برای ابتلا به بیماری ام اس قرار دارند، در شرایطی که نقل مکانی مشابه پس از نوجوانی با خطر کمتر ابتلا به این بیماری مرتبط است. مشاهدات نشان داده اند که مواجهه محیطی و به ویژه، قرار گرفتن در معرض نور خورشید در دو دهه نخست زندگی، بر خطر ابتلا به بیماری ام اس تاثیرگذار است.
    مطالعات مختلف روی جوامع اروپایی نیز نشان داده اند نوزادانی که پس از ماه اکتبر متولد شده بودند با خطر کمتر ابتلا به بیماری ام اس و نوزادانی که پس از ماه می به دنیا آمده بودند، با خطر بالاتر ابتلا به این بیماری مواجه بوده اند. این شرایط نشان می‎دهد که سطح ویتامین D طی سه ماهه سوم بارداری ممکن است بر خطر ابتلا به بیماری ام اس تاثیرگذار باشد.

   
    بهبودی سوریازیس با نور خورشید
    قرار گرفتن در معرض نور خورشید برای افراد مبتلا به سوریازیس بسیار مفید است. طی یک مطالعه، حمام آفتاب درمانی به مدت چهار هفته بهبود چشمگیر نشانه های سوریازیس را در 84 درصد سوژه‎های زیر مطالعه نشان داد.

   
    کاهش افسردگی با نور خورشید
    مطالعات بسیاری در زمینه پیوند بین نور خورشید و خلق و خو صورت گرفته است. نتایج یک مطالعه جامع نشان داد که نور خورشید سطوح ضدافسردگی طبیعی در مغز را افزایش می دهد. در روزهای آفتابی، مغز هر چه بیشتر سروتونین تولید می‎کند که ماده شیمیایی مسئول بهبود خلق و خو است.

   
    سلامت استخوان در افراد مسن
    ویتامین D جذب کلسیم، ماده معدنی تقویت کننده استخوان، را تحریک می‎کند. فرآیند تولید ویتامین D زمانی که نور خورشید 7-دی هیدروکلسترول در پوست را به ویتامین D3 تبدیل می کند، آغاز می‎شود. پژوهشی جدید نشان داده است که رابطه‎ای نزدیک بین تراکم استخوانی و سطوح ویتامین D3 خون وجود دارد. سطوح بالاتر ویتامین D3 با نرخ کمتر شکستگی استخوان پیوند خورده است. سطوح پایین ویتامین D3 در خون نیز با نرخ بالاتر شکستگی استخوان مرتبط است.
   

    بالا رفتن کیفیت خواب
    هنگامی که نور خورشید با چشم های انسان برخورد می‎کند، عصب بینایی پیامی را به غده‎ای در مغز ارسال می‎کند که ملاتونین (هورمونی که به خواب انسان کمک می کند) تولید می‎کند. این غده ترشح ملاتونین را تا زمانی که خورشید دوباره غروب کند، کاهش می‎دهد. به بیان دیگر، قرار گرفتن در معرض نور خورشید طی روز تولید طبیعی ملاتونین در شب را افزایش می دهد. سطوح پایین تولید ملاتونین با کیفیت ضعیف خواب، به ویژه در افراد مسن، پیوند خورده است.

«ام اس» یا «عفونت» مسئله این نیست!

نور هر ثانیه پشت پلک هایم قوی تر می شود. آفتاب گرم تر آسمان را می پیماید و خونِ من را در رگ ها مثل درجه دماسنج روی دیوار، به حرکت هدایت می کند.
به سختی پلک هایم را باز می کنم. ساعت ٩ نشده است. صورتم را در متکا پنهان می کنم تا از نور فرار کنم. کم نخوابیده ام؛ اما توان برخاستن ندارم. خوابم نمی برد؛ اما بیدار نیستم.
 استخوان هایم زیر باد کولر یخ زده اند؛ اما خنک نشده ام. بیدارم؛ اما هوشیار نیستم. زمان را گم کرده ام. صدای عقربه های ساعت کلافه ام کرده اند؛ اما حرکتی ندارند. زمان نمی گذرد. حجم گرمای ظهر تابستان رکود را در همه رگ های من جاری کرده است و رخوت را بر زندگی من، حاکم. پلک هایم را بیشتر فشار می دهم. دلم می خواهد یکباره بازشان کنم و تقویم پاییز را نوید بدهد و رها شوم از هرچه گرما و عطش است. غلت می زنم. اتاق روشن تر شده است، گرما بیشتر و حوصله من کمتر. چیزی روی تخت می لرزد. شماره ای ناآشنا زنگ می زند و زنگ می زند. نای برآوردن صدایی از حنجره ام را ندارم. باز زنگ و باز زنگ و باز زنگ. پاسخ می دهم بی هیچ توانی.

کسی نام من را می داند و از بیماری خبر دارد. از عوارض داروها می پرسد. یکی از کارشناسان شرکت دارویی است که هر هفته مصرف می کنم. کسی برای نالیدن یافته ام؛ بدون هیچ حجابی از آشنایی، تعارف های همیشگی و لبخند مصنوعی. «اصلا این طور نیست که شما می گویید». پاسخ من این نبود. لباس خشم می پوشم. «مگر شما هم از این دارو استفاده می کنید؟» دخترک خود را از «ام اس» و داروهای آن، سریع مبرا می کند و من خشمگین تر می تازم؛ «پس لطفا اظهارنظر نکنید، وقتی برای نظرسنجی درباره دارو تماس می گیرید».

بی هیچ تعارفی قطع می کنم. گوشی را روی تخت می گذارم. صورتم را می شویم. انگار یک بهانه برای بودن کافی است، یک «من هستم» و یک حرف! به چهره ام در آینه نگاه می کنم. دخترک ناامید، گرمازده و بی حوصله مقابلم آشنا نیست. حساس، زودرنج و عصبی ویژگی های من نیست. چند روز کسالت، این خصلت های عارضی را بر من مستولی کردند. نباید و نمی خواهم به این بازی ادامه بدهم. لباس می پوشم. چندین روز منتظر وقت از این دکتر بوده ام. ساعت ها انتظار هم ارزش پاسخ مثبت و امیدوارانه را بعد از حدود یک سال درمان عفونت دارد. پزشک، جوان تر و مهربان تر از انتظار من است. فهرست داروها را دوبرابر می کند و فاصله مراجعه را سه برابر.

 باورش نمی کنم. با تعجب به چشم های او نگاه می کنم. امیدی به رفع عفونت ندارم. ناامیدی را در کلام و چشمانم می بیند. با لبخند من را آرام می کند؛ «بیشتر از عفونت در بدنت، ترسیدی! اول بپذیر که بیماری چیز مهمی نیست! آرامش تو مهم تر است». با خوشحالی بیرون می آیم. داروها را پیدا نمی کنم. هنوز داروخانه ای نیافته ام که همه داروها را داشته باشد؛ اما از ترس و ناامیدی خبری نیست.

 انگار باور کرده ام که چند روز، بدون دارو هیچ اتفاقی نمی افتد و بیماری واقعا چیز مهمی نیست؛ چه این بیماری «ام اس» نامیده شود و چه «عفونت»! به چهره آشنای درون قاب آینه ام نگاه می کنم؛ دختر جسور، قوی و باانگیزه. لبخند می زنم به دختر آشنایم. 
    
    منبع:  روزنامه شرق ، شماره 2904 ، نویسنده: مریم پیمان

شیوع نگران کننده «ام اس» در کشور


مرکزتحقیقات علوم اعصاب کودکان با ابرازتاسف ازاینکه درسال های اخیربیماری «ام اس» کودکان درکشورشیوع نگران کننده ای دارد، ازارائه پروتکل درمانی برای درمان این بیماری خبرداد.
دکتر محمدمهدی ناصحی درگفتگوبا ایسنا، «ام اس» را یک بیماری مربوط به اختلال درسیستم ایمنی دانست وگفت: دراین بیماری سیستم ایمنی فرد دچاراختلال می شود وبه همین دلیل میلین یا غلاف عصب ازبین می رود.

وی ادامه داد: تخریب غلاف عصب منجربه اختلال درعملکردهای فرد خواهد شد که با تظاهرات وعوارض مختلفی مانند آتاکسی یا ناهماهنگی وبی نظمی حرکات عضلات، اختلال درراه رفتن، تشنج، اختلالات حرکتی وحسی وسایرتظاهرات عصبی همراه است.
ناصحی، سن بروزبیماری«ام اس» را درسنین جوانی به بالا دانست و خاطرنشان کرد: متاسفانه شیوع این بیماری درسال های اخیردرمیان کودکان بیشترشده است.دانشیاردانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی دلیل این امررا نامشخص دانست اضافه کرد: اینکه آیا عوامل محیطی دربروزاین بیماری درکودکان نقش دارد یا سایرعوامل، مشخص نیست؛
ولی بررسی های ما نشان می دهد که درسال های اخیرتعداد کودکان مبتلا به بیماری«ام اس» نسبت به سال های گذشته بیشترشده وشیوع آن نگران کننده است.
وی به بیان وضعیت شیوع این بیماری در کشور پرداخت و یادآور شد: بر اساس آمارهایی که تاکنون به دست آورده ایم، در شهرهای تهران و اصفهان شیوع این بیماری بیشتراست.
    
     منبع:  روزنامه رسالت، شماره 8973

زناشویی به سبک «ام اس»

«تو نمی فهمی!» در سکوت و آرامش شب پارک صدایم می پیچد، اما خشم من تخلیه نمی شود. بعد از مدت ها عصبانیت در صدا، کلمات و چهره ام هم زمان بیدار شده است.

 «بیماری هیچ مشکلی برای تو درست نکرده است. تو از دختران سالم اطراف من پر انرژی تر و فعال تری. از هیچ چیزی هم کم نگذاشتی....» صدایش را نمی شنوم.
به دنیای دیگری پرتاب می شوم؛ به نخستین روزی که کسی قول داد همیشه کنارم خواهد بود و این بیماری اهمیتی در با هم ماندن ما ندارد. به روبه رو خیره می شوم؛ به دختر و پسر جوانی که به روی هم لبخند می پاشند.
 اما بیماری مهم بود؛ به هویت «سلامتی» برساخته یک انسان در برابر «بیماری» می رسم. به باور ناتوانی در برابر قدرت موهوم عموم انسان ها. به هزاران خاطره منتج به تنهایی می رسم و به صدای مهربانی در کنارم. «از وقتی تو را دیدم، فهمیدم «ام اس» هیچ مشکلی برای یک زندگی زناشویی ایجاد نمی کند.» به چهره رنجورش خیره می شوم.

کسی با او با صدای من سخن می گوید؛ «می بینم آن روزی را که برای پسرت یک دختر سالم در نظر بگیری!» فریاد می زند؛ «اگر پسرم کسی را بخواهد که «ام اس» داشته باشد، حتماً پیش قدم می شوم.»
تمام تلاشش را برای امید دادن به من در نیم ساعت گذشته کرده است، بی توجه به شکست من برای هم زیستی در کنار یک همسر. تشریح همه خوبی ها و بدی های یک همسر بیمار به اندازه تک تک ثانیه های زندگی مشترک خواهد بود.

دیابت، میگرن، کم خونی، بیماری های قلبی و عروقی، آسم و ... بیماری های رایجی هستند که مراقبت و ملاحظه بیشتری را می طلبند و در برابر «ام اس» دشواری های بیشتری دارند، اما نام «ام اس» این میان ترسناک تر شده است. «چرا و چگونه یک بیماری کنترل شده با کمترین نشانه های بیماری با زندگی متاهلی ناسازگار می شود؟» این پرسش را هزار بار از خودم پرسیده ام؛ «زمانی که من بخواهم! زمانی که دیگران به دنبال دستاویزی برای پاک کردن صورت مسئله ها باشند!» در سرم می پیچد؛ «خب! البته به بیماری ات برمی گردد.»
جمله ای تکراری برای توجیه واقعیت های روزمره و بی پاسخ گذاشتن انتظارات مبرهن زندگی یا فرار از مسئولیت ها! به روزها و شب های خستگی و ناامیدی می روم؛ به هزاران دلیل برای نخواستن و توجیهی به نام بیماری از سوی دو زوج. خستگی، گرما و فشار عصبی برای هر انسانی دشوار است و برای کسی که به دنبال دلیلی برای گریختن و نبودن در یک رابطه است، بهانه ای مناسب.

شرایطی که بیماری تشدید می شود و رابطه دشوار. «ام اس» تنها در موارد پیشرفته به اعصاب بدن در حدی آسیب می زند که رابطه جنسی زناشویی مختل خواهد شد و در دیگر موارد افسردگی ناشی از بیماری یا عارضه داروها می تواند تمایل بیمار را به برقراری رابطه کاهش دهد. حتی در شکل پیشرفته «ام اس»، هم این بیماری یک رابطه با درک متقابل را نمی تواند زیر سوال ببرد. با قطره های آب فواره پارک، ذهن من می رقصد؛ به گذشته و آینده می رود، به روزهای شاد و شب های غم و به امید و افسردگی؛ به روزهایی که بیمار بودن لازمه بودنِ «دیگری» بود و به امروزهایی که بیماری دیگر هویت بخش من یا دیگری نیست.

  منبع: روزنامه شرق ، شماره 2898  ، نویسنده: مریم پیمان