.:::: ام اس چت ::::.

مکانی برای بیماران ام اس www.mschat.zim.ir

.:::: ام اس چت ::::.

مکانی برای بیماران ام اس www.mschat.zim.ir

راه های مقابله با خستگی های مزمن

کارشناسان بر اهمیت بالابردن آستانه تحمل در برابر مشکلات تاکید دارند

از گذشته همیشه اینگونه بوده است، همین که بهار فرامی رسد و سرمای زمستان و یخبندان جای خود را به سبزی و لطافت هوای بهاری می سپارد، جسم انسان ها نیز دچار تغییر و تحول می شود. بهار فصل خواب آلودگی است، در این فصل خمیازه کشیدن بیشتر از فصل های دیگر دیده می شود و جسم علاقه شدیدی به استراحت و خواب دارد.
    این خصیصه بهاری است و از آن گریزی نیز وجود ندارد اما اگر این وضعیت کسلی و بی حوصلگی و تمایل به خواب و استراحت در فصل های دیگر سال نیز بر وضعیت جسمی شما حاکم شده است دیگر نمی توانید همیشه خواب آلود بودن را به گردن بهار و حال و هوای آن بیندازید و بهتر است یک فکر اساسی برای این شرایط غیرمعمول جسمی خود کنید. . . .  


   ...::: به ادامه مطلب بروید:::...

ر اه های مقابله با خستگی های مزمن
کارشناسان بر اهمیت بالابردن آستانه تحمل در برابر مشکلات تاکید دارند

از گذشته همیشه اینگونه بوده است، همین که بهار فرامی رسد و سرمای زمستان و یخبندان جای خود را به سبزی و لطافت هوای بهاری می سپارد، جسم انسان ها نیز دچار تغییر و تحول می شود. بهار فصل خواب آلودگی است، در این فصل خمیازه کشیدن بیشتر از فصل های دیگر دیده می شود و جسم علاقه شدیدی به استراحت و خواب دارد.
    این خصیصه بهاری است و از آن گریزی نیز وجود ندارد اما اگر این وضعیت کسلی و بی حوصلگی و تمایل به خواب و استراحت در فصل های دیگر سال نیز بر وضعیت جسمی شما حاکم شده است دیگر نمی توانید همیشه خواب آلود بودن را به گردن بهار و حال و هوای آن بیندازید و بهتر است یک فکر اساسی برای این شرایط غیرمعمول جسمی خود کنید.
    کار و فعالیت بیش از حد باعث خستگی بدن و کاهش توان جسمی افراد می شود، اما اگر این خستگی جسمی با بی حوصلگی و افسردگی ذهنی همراه باشد باید به دید دیگری به آن نگاه کرد. خستگی جسمی و حتی فکری با استراحت، سفر کردن و تغییر آب و هوا، برنامه ریزی تفریحی و ورزشی از بین رفته بوده و جای خود را به سرزندگی و نشاط می دهد ولی اگر خستگی بیش از شش ماه همراه همیشگی ثانیه های زندگیتان شده است روانشناسان و روانپزشکان معتقدند دچار بیماری «خستگی مزمن» شده اید که درمان پذیر است ولی اگر به آن توجه نکرده و برای درمان آن اقدام نکنید موجب بروز بیماری های دیگری خواهد شد که رهایی از آن سخت خواهد بود.     دکتر سیدمحمود میرزمانی _ روانشناس _ از خستگی مزمن اینگونه می گوید: خستگی مزمن یا به عبارتی فرسودگی در اثر یک عامل محیطی و بیرونی که در بیشتر موارد از درگیری های ایجاد شده در محل کار و فضای اجتماعی فرد، ارتباطات و اختلافات خانوادگی ایجاد شده است و استرس آن به طور درازمدت بر روح اثر منفی داشته نشات می گیرد.     وی با تاکید بر اینکه خستگی مزمن بیشتر افرادی را تهدید می کند که دارای آستانه تحمل پائینی هستند گفت: افرادی که با کوچک ترین فشار زندگی دچار عصبانیت و حالت پرخاشگری می شوند افرادی هستند که در دنیای روانشناسی به آنها افرادی با آستانه تحمل پایین گفته می شود.
    این افراد وقتی در معرض مشکلات زندگی قرار می گیرند عکس العمل های شدیدی از خود نشان داده و دچار مشکلات عصبی و به مرور زمان و با استمرار این مشکلات دچار افسردگی و غمگینی می شوند. این افراد در هیچ شرایطی از زندگی لذت نبرده و نارضایتی از همه چیز و همه کس باعث رشد بیماری در آنها می شود.
    این دسته از افراد مشکل ارزیابی آسیب های زندگی را دارند و در برابر سختی ها، شکننده ظاهر می شوند. شناخت آنها از مشکلات بیش از حد واقعی است و همین حساسیت های زیاد باعث می شود بر روان خود خدشه هایی وارد کنند که به راحتی درمان پذیر نیست.
    به اعتقاد دکتر میرزمانی، بیمارانی که دچار خستگی های مزمن می شوند اکثراً در خانواده هایی زندگی کرده و تربیت یافته اند که والدین و نزدیکانی که بر تربیت آنان تاثیرگذار بوده اند از دسته شخصیت هایی بودند که از مشکلات زندگی برآورد منطقی نداشته و نسبت به هر تغییری در زندگی حساس برخورد می کردند.
    این افراد با نگرش غیرمنطقی در مورد زندگی به مرور زمان در حلقه افسردگی فرو می روند؛ افسردگی هایی که با زود عصبی شدن، واکنش های تند، اضطراب و خواب های طولانی مدت آغاز شده و با رسیدن به مرز نارضایتی از تمام زوایای زندگی به مرز خطر می رسد. دکتر میرزمانی معتقد است: بیماران کمتری موفق به شناسایی علائم بروز این بیماری در خود می شوند و اغلب اطرافیان با مشاهده تغییرات رفتاری در فرد از شروع بیماری مطلع شده و آنها با آگاه سازی بیمار از خطری که زندگی او را تهدید می کند قادر خواهند بود به وی یاری رسانند.
    راه های درمانی این بیماری نسبت به میزان رشد بیماری متفاوت خواهد بود. درمان افرادی که با نشانه های اولیه بیماری به متخصص مراجعه می کنند با روش های روانشناسی و تلاش برای منطقی سازی فضای ذهنی و رساندن بیمار به فضایی که شناخت صحیح تری از مشکلات زندگی داشته باشد انجام می گیرد.
    به این افراد راه های کاهش استرس در خود، صبوری بیشتر در برابر درگیری های زندگی و بالابردن اعتمادبه نفس آموزش داده می شود ولی اگر بیماران در شرایط بحرانی بیماری به پزشک مراجعه کنند درمان آنها در مسیر دیگری حرکت خواهد کرد و حتی نیاز به دارودرمانی نیز پیدا خواهند کرد.
    وی با بیان اینکه این بیماری بیشتر افراد بالای 30 سال را گرفتار می کند گفت: تربیت والدین نخستین سرخط برای دور ماندن از این نوع بیماری است. والدین با آموزش، نگرش درست از زندگی، آگاهی از سختی ها، شکست ها و تلخی هایی که در مسیر زندگی رخ خواهد داد و مطلع کردن فرزند از راه های منطقی مقابله با مشکلات و اتفاقات تا حد بالایی از بروز این بیماری در بزرگسالی جلوگیری خواهند کرد. انتظار از زندگی مطابق با حقیقت و واقعیت مانع بزرگی برای ورود این بیماری به روح و جسم افراد خواهد بود. 
        نشانگان خستگی مزمن
    «مهمترین ویژگی های این بیماری عبارت است از خستگی شدید و ناتوان کننده که شش ماه یا بیش از شش ماه به درازا بکشد و اغلب با درد عضلانی، سردرد، گلودرد، تب خفیف، شکایت از حواس پرتی، نشانه های گوارشی و غده های لنفاوی حساس همراه است.»
    دکتر فربد فدایی – روانپزشک – اینگونه از این بیماری می گوید و ادامه می دهد: درصد زیادی از بیماران گزارش می کنند، به دنبال یک حالت سرماخوردگی شدید به طور ناگهانی به نشانه های فوق الذکر دچار شده اند، در نتیجه جست وجو برای یافتن یک عامل عفونی برای نشانگان خستگی مزمن ادامه دارد.
    میزان بروز این وضعیت تا 3 درصد در کل جمعیت در هر سال گزارش شده است و به طور عمده در سنین 20 تا 40 سالگی دیده می شود. احتمال ابتلای زنان به آن دو برابر مردان است. تشخیص این وضعیت در صورت رد کردن همه علل جسمی و روانی شناخته شده خستگی جایز است. هنوز دلیل قطعی ابتلابه این وضعیت روشن نیست. 
        علائم و نشانه ها
    دکتر فدایی درخصوص علائم بروز این بیماری می گوید: نشانه های اصلی نشانگان خستگی مزمن عبارت است از: احساس خستگی و فرسودگی، سردرد و احساس بیماری، اما نشانه های متنوعی ممکن است وجود داشته باشد: ضعف حافظه کوتاه مدت، درد عضلانی، ناتوانی در تمرکز فکری، درد مفاصل، افسردگی، درد شکمی، درد در غده های لنفاوی، سوزش گلو، فقدان خواب آرامبخش، ضعف عضلانی، احساس تلخی یا فلزگونه در دهان، اختلال در تعادل، اسهال، یبوست، نفخ شکم، حمله های اضطراب ناگهانی، احساس درد در چشم، احساس خراشیدگی در چشم، تاری دید، دوبینی، حساسیت به نور تند، احساس کرخی یا سوزن سوزن در انتها، حملات غش و ضعف، احساس سرگیجه، خام دستی، بی خوابی، تب یا احساس تب، لرز، تعریق شبانه، افزایش وزن، آلرژی، حساسیت به مواد شیمیایی، تپش قلب، تنگی نفس، برافروختگی ناگهانی صورت و گونه ها، ورم پلک ها یا قسمت های انتهایی دست و پا، سوزش هنگام ادرار کردن، ناتوانی جنسی و ریزش مو.     خستگی بیش از 6 ماه مهم ترین نشانه این وضعیت است که باعث از دست رفتن 50 درصد از کارایی فرد می شود. شروع این خستگی ها در اکثر موارد تدریجی است.
    وی تاکید کرد: این وضعیت باید توسط پزشک از بیماری های غدد داخلی (برای نمونه کم کاری تیروئید)، بیماری های مغز و اعصاب (نظیر ام.اس)، بیماری عفونی (نظیر ایدز)، بیماری های روانپزشکی (نظیر افسردگی) تمییز داده شود و به این منظور معاینات، آزمایش و مشاوره های تخصصی پزشکی ضرورت می یابد. تا حدود 80 درصد بیماران مبتلابه نشانگان خستگی مزمن، معیارهای تشخیصی اختلال افسردگی عمده را هم دارند اما به ندرت در آنان ممکن است احساس گناه، افکار خودکشی، کاهش وزن یا لذت نبردن از امور لذتبخش موجود باشد. به علاوه تاریخچه خانوادگی از افسردگی در این بیماران وجود ندارد. در صورت وجود افسردگی همراه با نشانگان خستگی مزمن، درمان افسردگی ضرورت دارد. بهبود خودبه خود در این بیماران نادر است. حال اکثر بیماران به صورتی بسیار تدریجی روبه بهبود می رود.
    دکتر فدایی با تاکید بر اینکه درمان نشانگان خستگی مزمن به طور عمده جنبه حمایتی دارد، گفت: معاینه دقیق پزشکی لازم است و ارزیابی روانپزشکی باید به عمل آید، اگرچه درمان موثر پزشکی وجود ندارد اما داروهای گوناگونی برای تخفیف نشانه ها می تواند به کار رود.
    باید به بیماران توصیه شود فعالیت های روزانه خویش را ادامه دهند و در برابر احساس خستگی تا حدممکن مقابله کنند. تمرینات ورزشی که به تدریج افزایش یابد تاثیر مثبتی بر این بیماران دارد. درمان روانپزشکی مطلوب است، بویژه در صورت وجود افسردگی، روان درمانی و داروهای ضدافسردگی هر دو تاثیر خوبی بر این بیماران دارد.
    سرانجام، گروه های همیاری نیز می تواند سبب ایجاد امیدواری، همانندسازی با بیماران موفق، مشارکت در تجربه ها و نشر اطلاعات شود. همبستگی گروهی در این بیماران سبب افزایش اعتمادبه نفس می شود. 
    
   ایران، ش5325 تاریخ 27/12/91، ص14

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد