.:::: ام اس چت ::::.

مکانی برای بیماران ام اس www.mschat.zim.ir

.:::: ام اس چت ::::.

مکانی برای بیماران ام اس www.mschat.zim.ir

خبرخوان

ایسنا: رییس انجمن «ام اس» گفت: سالانه پنج نفر از هر 10 هزار نفر در ایران به «ام اس» مبتلامی شوند بنابراین به نظر می رسد احتمال رفتن زیر کامیون بیشتر از ابتلابه این بیماری است.

نبرد سلول های بنیادی با دردهای مزمن

پی آرپی ربطی به سلول درمانی ندارد

روش پی آرپی (PRP) که این روزها زیاد راجع به آن می شنویم و خیلی ها ادعا می کنند یک روش درمانی با سلول های بنیادی است، هیچ ربطی به سلول درمانی ندارد. پی آرپی یک ماده است که به بخش آسیب دیده بدن تزریق می شود تا سرعت ترمیم افزایش یابد. وقتی قسمتی از بدن زخم می شود، لخته ای در آن به وجود می آید که حاوی یک سری مواد مغذی است و موجب ترمیم زخم می شود. عده ای معتقدند این ماده مغذی به غیر از محل زخم، در ترمیم بخش های دیگر آسیب دیده بدن هم می تواند موثر باشد. به همین علت خون فرد را می گیرند و پلاسمای آن را که حاوی مواد مغذی است، جدا کرده و به قسمت های آسیب دیده بدن تزریق می کنند. این روش می تواند در دندانپزشکی و ترمیم پوست تازه بریده شده، موثر باشد، اما وقتی زخم مزمن می شود یا به طور مثال کسی سکته می کند با روش پی آرپی و به اسم سلول درمانی نمی توان آن را درمان کرد. سلول درمانی به معنی انتقال سلول است و اگر در یک روش درمان از ماده ای استفاده شود که در آن سلولی وجود ندارد، نمی توان نامش را سلول درمانی گذاشت. وقتی قسمتی از بافت بدن یا اندام از بین می رود طبیعی است در این ناحیه تعداد زیادی از سلول ها را از دست می دهیم که سلول درمانی می تواند سلول های از دست رفته را جایگزین کند.
     سابقه سلول درمانی در دنیا به 50 سال پیش و درمان بیماری سرطان برمی گردد. روشی که در آن پیوند مغز استخوان انجام می شود، اما با روش سلول درمانی که برای سایر بیماری ها استفاده می شود، متفاوت است.
     در ایران بیشتر از 20 سال است که از این روش برای درمان استفاده می شود و در حال حاضر بیماری های مزمن قلبی و عروقی، استخوانی و غضروفی، گوارشی و کبدی، پوستی، چشمی و عصبی با این روش نوین درمان می شود.
     این روزها اخبار و تبلیغات بی شماری درباره استفاده از سلول های بنیادی برای درمان بیماری های مختلف به گوش می رسد، اما این روش درمانی چگونه به جنگ بیماری ها می آید و آیا هر بیماری با سلول درمانی قابل درمان است؟
     در این زمینه دکتر ناصر اقدمی، رئیس مرکز سلول درمانی پژوهشگاه رویان به این مهم اشاره می کند و می گوید: بیماری هایی که اکنون در کشور با روش سلول درمانی مداوا می شوند، براساس اولویت های بهداشتی کشور انتخاب شده اند، به عبارتی هم اکنون در حال بررسی درمان نارسایی مزمن قلبی، شکستگی های غیرقابل جوش خوردن، درمان التهاب روده و سوختگی در قرنیه هستیم. در بخش سیستم عصبی هم روی فلج مغزی و بیماری ام اس تحقیق می کنیم. پیوند و درمان نارسایی حاد کلیه هم از مشکلات دیگری است که بزودی با سلول درمانی حل می شود.
     اقدمی درباره روش سلول درمانی توضیح می دهد: ما نمی توانیم با یک نوع سلول همه آسیب ها در بدن را جبران کنیم و به سلولی نیاز داریم که هم تکثیر شود و هم انواع سلول هایی را که می خواهیم برای ما ایجاد کند به همین علت سلول درمانی جایگاه ویژه ای در بحث درمان دارد.
     در این روش چند اصطلاح وجود دارد که یکی از آن ها روش «خودی و غیرخودی» است. به این معنی که در روش «خودی» سلول از خود فرد گرفته و به وی تزریق می شود، اما در روش «غیرخودی» سلول از فردی دیگر یا منبعی دیگر به بیمار تزریق خواهد شد. هر کدام از این روش ها بسته به نوع بیماری، کاربرد مختلف و خاص خود را دارد به عنوان مثال در بیماری سرطان نمی توان از خود بیمار سلول گرفت، اما در بیماران قلبی و موارد شکستگی این مشکل وجود ندارد.
     وی می افزاید: بحث دیگری که در سلول درمانی وجود دارد، جدا کردن و کشت کردن سلول است. در بعضی موارد به منبعی دسترسی داریم که انبوهی از انواع سلول است و ما سلول مورد نظر را خارج می کنیم و چون تعدادش کافی است دیگر نیازی به تکثیر نیست، اما گاه منبع، سلول کمی دارد و قبل از استفاده باید تکثیر شود؛ برای مثال در درمان بیماری قلبی روش ما جدا کردن سلول های خودی بدون هیچ تکثیر است. سلول های بنیادی را از مغز استخوان بیرون می کشیم و بدون این که تکثیری انجام دهیم به ناحیه ای که دچار سکته شده یا عروق قلب تزریق می کنیم. اما در شکستگی استخوان، سلولی از مغز استخوان به کار گرفته می شود که تعدادش بسیار کم است و مجبوریم آن را کشت کنیم. اقدمی با اشاره به این که اطلاع رسانی در زمینه سلول درمانی در کشور بسیار کم است، می گوید: از علل این کمبود، گستردگی این نوع درمان و دخالت آن در سایر رشته های پزشکی است. پزشکان و بیماران هم اطلاعات و مطالعه کافی این زمینه ندارند. در همه دنیا معتبرترین منبع اطلاعاتی دانشگاه است و بهتر است افراد قبل از مراجعه به مراکز سلول درمانی آگاهی لازم درباره بیماری خود و استفاده از روش سلول درمانی کسب کنند و پس از مشاوره با پزشکان فوق تخصص و در صورت نیاز به این روش جدید درمانی، به مراکز معتبر مراجعه کنند، زیرا همه بیماری ها با سلول درمانی قابل درمان نیست.

شیوع ام اس در کلانشهرها

نایب رئیس انجمن ام اس هشدارداد: شیب تند افزایش شیوع ام اس درکلانشهرهای کشور

نایب رئیس انجمن ام اس گفت: طی سال های اخیر شیوع بیماریMS درکشور بویژه درکلانشهرهایی مانند تهران، اصفهان وشیرازبا شیب تندی نسبت به 10سال گذشته افزایش یافته است.
    محمد علی صحراییان درگفتگوبا فارس اظهارداشت: آماردقیقی ازشیوع ام اس درکشورنداریم ولی براساس مراجعاتی که بیماران برای ثبت نام درانجمن ام اس ودریافت داروداشته اند طی سال های اخیرشیوع این بیماری درکشوربویژه درکلانشهرهایی مانند تهران، اصفهان وشیرازبا شیب تندی نسبت به 10سال گذشته افزایش یافته است.این متخصص مغزواعصاب درمورد بالارفتن آگاهی مردم برای مراجعه به پزشک وروش های تشخیصی گفت: عمده بیماران ما جوان هستند که با اولین ایجاد علامت به پزشک مراجعه می کنند، البته تشخیص سریعتروآگاهی مردم برای مراجعه زود هنگام نیزبی تاثیرنیست.
    

نقد ادعای ارتباط حجاب و «ام اس»

در فوریه 2012 در نشریه نورواپیدمیولوژی مطلبی کوتاه از دکتر «جولی پاکپور» و دکتر «سریرام راماگوپالان»، پژوهشگران دانشگاه آکسفورد که هر دو کارشناس ژنتیک هستند، به چاپ رسید. در این مطلب نویسندگان با توجه به افزایش بروز ام اس در ایران ادعا کرده بودند که به کمبود ویتامین D باید به عنوان یک عامل مهم در این افزایش توجه کرد. آنها با توجه به انقلاب در ایران و تغییرات فرهنگی و اجتماعی به تبع آن، نتیجه گیری کرده بودند که حجاب به عنوان یک پوشش مهم در بعد از انقلاب مانع رسیدن نور خورشید به پوست شده و به این صورت ویتامین D مورد نیاز در بدن ساخته نمی شود. نویسندگان، این مساله را عامل اصلی افزایش میزان بروز بیماری ام اس در ایران دانستند. به رغم اینکه این مقاله در بیش از یک سال پیش به چاپ رسیده بود، ولی پخش اخیر آن از یکی از رسانه های خارجی (اسمیت سونین)، باعث شد که در سطح جامعه مورد توجه قرار گیرد. ما در این یادداشت این ادعا را بررسی خواهیم کرد و خواهیم دید که این ادعا تا چه میزان بر پایه داده های علمی استوار است.بیماری «مولتیپل اسکلروزیس» یک بیماری سیستم ایمنی است که با درگیری غشای میلینی سلول های سیستم اعصاب مرکزی موجب علایم مختلف عصبی می شود. از لحاظ اتیولوژی این بیماری علل مختلفی داشته و محصول نوعی ارتباط و تقابل پیچیده بین فاکتورهای ژنتیکی و محیطی است. یکی از علل مطروحه کمبود ویتامین D است. نور آفتاب نقش مهمی در تولید ویتامین D در بدن دارد و همین موضوع دستمایه نویسندگان مذکور شده بود که حجاب را عاملی برای جلوگیری از برخورد نور آفتاب با بدن تلقی کرده و بنابراین آن را علت افزایش بیماری ام اس در ایران بدانند.افزایش بیماری ام اس در ایران یک واقعیت است. طبق مطالعه ای که در سال 2010 به چاپ رسید، میزان شیوع این بیماری در تهران 9/51 به ازای هر صدهزار نفر است. علت این مساله مشخص نیست. البته این افزایش بروز، مختص ایران نبوده و در کشورهای دیگر نیز دیده می شود. به طور مثال میزان بروز ام اس در یونان از 1/10به ازای هر صدهزار نفر در سال 1984، به 61/119به ازای هر صدهزار نفر در 2006 افزایش یافته است؛ آماری که به مراتب از ایران بیشتر بوده و نمی توان آن را به پوشش حجاب در یونان نسبت داد. پس آنچه باعث افزایش میزان ام اس در کشور ما شده است، باید تحت تاثیر عواملی باشد که میزان بروز ام اس را در سایر کشورها نیز افزایش داده است. حال جدا از این مساله به مقوله ادعایی نویسندگان می پردازیم: آیا کاهش ویتامین D در ایران به دلیل پوشش حجاب است و آیا کمبود ویتامین D عامل افزایش ام اس در ایران است؟ مطالعات نشان می دهد که ایران جزو مناطقی از جهان است که در آن میزان ویتامین D پایین است. کمبود متوسط تا شدید ویتامین D در آقایان زیر 50 سال 2/47درصد و در خانم های زیر 50 سال 2/54درصد است. در مطالعه ای دیگر میزان کمبود ویتامین D در آقایان 8/68درصد گزارش شده که ارتباطی به میزان مدت زمان بودن در معرض نور آفتاب نداشته است. این آمارها نشان می دهند که کمبود ویتامین D در هر دودسته مردها و زن ها وجود دارد. پس حجاب نمی تواند عاملی برای کمبود ویتامین D محسوب شود. از سوی دیگر همان طور که ذکر شد میزان کمبود ویتامین D در آقایان نسبتی با میزان قرارگیری در معرض تابش نور خورشید نداشت، پس احتمالاعوامل دیگری همچون جذب نامناسب یا کافی نبودن مصرف مواد حاوی ویتامین D باید عامل این کمبود در ایرانی ها باشد.در مورد سوال دوم که آیا کمبود ویتامین D باعث افزایش بیماری ام اس در ایران است یا نه، باید به چند نکته توجه کرد. اولاکمبود ویتامین D همان طور که ذکر شد موضوعی شایع در ایران است، اما این طور نیست که تمام کسانی که دچار کمبود ویتامین D شده اند به بیماری «مولتیپل اسکلروزیس» مبتلاشوند، زیرا بیماری ام اس یک بیماری مولتی فاکتوریال بوده و باید عوامل مختلفی دست به دست هم بدهند تا کسی به این بیماری مبتلاشود. از سوی دیگر بیماری ام اس در خانم ها شایع تر است. در مطالعه ای که در اصفهان صورت گرفت، نشان داده شده است که نسبت ابتلادر زن ها به میزان چشمگیری در یک دهه اخیر افزایش یافته است و این در حالی است که کمبود ویتامین D هم در خانم ها و هم در آقایان ایرانی موضوعی شایع است، پس صرفا کمبود ویتامین D عامل این افزایش نیست. در همین مورد چند نکته دیگر نیز قابل ذکر است. اولامیزان جذب نور خورشید توسط پوست صورت و دست ها که در پوشش اسلامی پوشیده نمی شوند، می تواند برای تولید ویتامین D کافی باشد، ولی استفاده روزافزون از کرم های ضدآفتاب و لوازم آرایشی باعث شده که نوعی سد در برابر نور آفتاب ایجاد شود. از سوی دیگر ترس از ابتلابه بیماری های پوستی نیز مانعی برای حضور افراد در برابر نور خورشید است. همچنین باید توجه داشت که میزان شیوع ام اس در ایرانیان مقیم کانادا و سوئد که در آنجا پوشش حجاب اجباری نیست، کماکان بالاست، بنابراین انتساب افزایش این بیماری در جامعه ما به مقوله حجاب نمی تواند بر مستندات علمی استوار باشد. در پایان توصیه می شود که با توجه به شیوع بالای کمبود ویتامین D در جامعه ما، تمام افراد تحت درمان با مکمل های ویتامین D قرار گیرند.
      
 روزنامه شرق، ش1733تاریخ 25/2/92،نویسنده:عبدالرضا ناصرمقدسی*متخصص مغز و اعصاب