.:::: ام اس چت ::::.

مکانی برای بیماران ام اس www.mschat.zim.ir

.:::: ام اس چت ::::.

مکانی برای بیماران ام اس www.mschat.zim.ir

دارو زیر تیغ تحریم

 
    از سال های 2010 تا 2014 صنعت داروسازی روسیه که در زمره کشورهای پیشرو در صنعت دارو قرار گرفته است، رکورد بزرگی را در جذب و مشارکت سرمایه شاهد بوده است. با این حال تحریم های اخیر غرب بحث های بسیاری را در میان مدیران صنایع دارویی درخصوص میزان تاثیرگذاری این تحریم ها در طرح های سرمایه گذاری محلی به وجود آورده است.
     این تحولات موجب بروز سوالاتی در خصوص آینده جذابیت در بازار وسیع دارویی روسیه شده است.
    بازگرداندن و الحاق شبه جزیره کریمه در ماه مارس به روسیه باعث اعمال تحریم های چند کشور غربی در مورد تجارت آزاد و همچنین برخی مقامات روسی شده است. ایالات متحده درصدد مسدود کردن دارایی های افراد و شرکت های روسی و ممانعت از انجام تجارت آنها با شرکت های آمریکایی به ویژه در صنایعی با تکنولوژی پیشرفته (های تک) است. همچنین ایالات متحده از حضور مدیران ارشد خود در جلسه انجمن بین المللی اقتصاد در سن پترزبورگ در ماه مه ممانعت به عمل آورده بود، اما در موازات با این محدودیت ها، اتحادیه اروپا به لحاظ وابستگی شدید به گاز روسیه و عنوان کردن ملاحظات قانونی و اقتصادی در زمینه انرژی، اقدامات سبک تری را در مقایسه با آمریکا انجام داده است. مانند محدودیت ویزا و حداقل میزان مسدود کردن دارایی های روسیه. به رغم ذکر تحریم صنعت انرژی و امور مالی روسیه؛ انجام عملی آن بسیار بعید به نظر می رسد.
         سرمایه گذاری در یک صنعت بزرگ
    روسیه اکنون در حال بهبود استانداردهای اجتماعی و اقتصادی و سرمایه گذاری برای ارتقای کیفیت سیستم بهداشتی خود است. استراتژی دارویی تا سال 2020 که از سال 2010 آغاز شده است، در تلاش برای نوسازی صنعت داروی کشور و کاهش اتکا به داروهای وارداتی است. دولت در حال حاضر بیش از 4 میلیارد دلار برای خودکفایی 50 تا 70 درصدی روسیه تا سال 2020 اختصاص داده است. استراتژی دارویی سال 2020 مستلزم ایجاد چندین ساختار «بیو فارما» و همچنین انجام مداوا و پروژه های درمانی ترجیحا با داروهای داخلی با ارائه مشوق های ویژه است.
    با این وجود در این استراتژی صنعت داروی روسیه نمی تواند، نقش موثر شرکت های چند ملیتی را نادیده انگارد. در واقع صنعت داروی روسیه در وضعیت فعلی از نظر پیچیدگی صنعت و هزینه، توانایی رقابت با بازار صنایع پیشرفته را ندارد.
    بنابراین منطقه ای سازی تولید دارو در روسیه به وسیله صنایع دارویی بزرگ و همچنین افزایش سرمایه گذاری درفعالیت های تحقیق و توسعه باید یک بستر مناسب برای رشد طبیعی صنعت دارو به وجود آورد.
    در شرایط حاضر بازار دارویی روسیه به صورت اساسی به داروهای جدید وارداتی از ایالات متحده، اروپا و هند وابسته است. هند از اعمال تحریم های روسیه به علت تاثیرگذاری بر صنایع بزرگ خود دوری کرده است. اکنون نیز پروژه کارخانه «کادیلا» با حمایت صنایع هندی با بودجه 150 میلیون دلاری در حال عملیاتی شدن است.
    روند توسعه بومی سازی، با آغاز استراتژی دارویی 2020 روسیه در سال 2010، بسیاری از شرکت های دارویی اروپا را با طرح های زیربنایی مستحکم برای سرمایه گذاری روانه کردند. ازجمله اینکه آنها در این باب یا ازطریق طرح های جدید، مشارکت یا با شرکت های روسی اعلام اتحاد کنند. نمونه های این طرح ها را می توان در توافق نامه «فرسنیوس» آلمان با «بینو فارم» روسیه و مشارکت «جانسون» بلژیک با «نیووک» روسیه مشاهده کرد. به رغم اینکه شرکت های آمریکایی سرمایه گذاری های بزرگی در روسیه نکرده اند؛ اما همتایان روسی آنان در دستیابی به شرکت های بیو فارما و همچنین سرمایه گذاری در چندین پروژه تحقیق و توسعه در ایالات متحده نقش داشته اند.
    هرچند در این زمینه مثال های نقضی هم وجود دارد، از جمله اینکه شرکت های معدودی با سرمایه گذاری شرکت های آمریکایی در روسیه فعال شده اند، مثل کمپانی وروفارم که توسط آبوت راه اندازی شده است یا اینکه با برون سپاری ام.اس.دی به تولیدکننده روسی آکریخین می توان حرکت های مشارکتی معدودی را بین کمپانی های روسی و آمریکایی مشاهده کرد. آبوت در این زمینه ۳ تیرماه از خرید سهام هلدینگ گاردن هیل در وروفارم خبر داد که تا نهایی شدن معامله به بیش از ۹۰درصد سهام خواهد رسید.
    رقم معامله ۳۹۵ تا ۴۹۵ میلیون دلار است. وروفارم تولیدکننده ۱۰۰ نوع محصول دارویی با بیش از ۲۰۰۰ هزار نفر کارمند است که اکنون محصولاتی در زمینه داروهای قلبی و بیماری های زنان و سیستم مرکزی اعصاب و انکولوژی دارد و واحد های جدیدی نیز در آن در حال احداث است. بهای این معامله، نقدی بوده است و آبوت انتظار کسب درآمد ۱۵۰ میلیون دلاری را برای سال آینده دارد. واقعیت این است که شرکت های بزرگ سعی دارند که برای تحقق رویای دارویی 2020 روسیه وارد عمل شوند، زیرا می دانند آنها درحال ورود به یکی از پررونق ترین بازارهای دارویی جهان هستند. 
         چگونگی حذف تحریم ها
    تعلیق روسیه از G8 یکی از اقدامات قابل توجه در اعمال تحریم ها توسط اتحادیه اروپا و ایالات متحده بود. وضعیت این تحریم ها بیشتر دارای شکل سیاسی و کمتر دارای حالت اقتصادی هستند و به نظر نمی رسد روسیه در درازمدت تحت تاثیر آنها قرار بگیرد. سودمندی بازار داروی روسیه برای اروپا و به مقدار کمتر برای آمریکا مانع از تشدید تحریم ها و لابی گری در مقابل آنها شده است، به ویژه آنکه طرح بازار دارویی روسیه که منجر به گسترش آن از رقم 24 میلیارد دلار به 35 میلیارد دلار در عرض 4 سال آینده خواهد شد. در حال حاضر فرانسه نشان داده است که به هیچ وجه حاضر به حذف معاملات اقتصادی به واسطه انگیزه های سیاسی نیست. روسیه نیز با عقد قرارداد 400 میلیارد دلاری گاز با چین راه های خود را به سوی همسایگان آسیایی باز کرده است. 
         موضع روسیه
دولت روسیه از هرگونه اقدام تلافی جویانه علیه اتحادیه اروپا و ایالات متحده اجتناب می کند؛ هرچند که تهدیداتی در مورد این اقدامات انجام داده است. اما بنظر می رسد هرگونه اقدام منجر به تاثیرگذاری در استراتژی دارویی 2020 روسیه خواهد شد.
    محدودیت های واردات دارو در این شرایط به ویژه برای داروهای جدید اعمال خواهد شد؛ درحالی که صنایع داخلی هنوز از امکان تامین چنین محصولاتی به دور هستند. کمیته بهداشت عمومی مجلس روسیه اخیرا مصوبه تسهیل در دسترسی به داروهای جدید غربی را تصویب کرده است. علاوه بر این، دولت در شرایط ژئوپلیتیک شکننده فعلی از چندان علاقه ای در به هم زدن واردات دارویی غرب برخوردار نیست. بدیهی است که در این شرایط شرکت در مناقصات برای شرکت های غیرمستقر مشکل تر خواهد شد و ادامه تحریم ها منجر به ایجاد انگیزه های بسیار برای روسیه خواهد شد تا در جهت ادامه سیاست های بومی سازی تولید مواد اولیه و محصولات داخلی اقدام کند.
    کرملین به صورت جدی در صدد در اختیار داشتن چرخه کامل تولید بومی دارو است تا از تحت کنترل داشتن این صنعت استراتژیک اطمینان حاصل کند. این اطمینان خاطر منجر به تضمین داشتن هر گونه دارویی در هر برهه ای از ماجراهای سیاسی کشور خواهد بود. چه در زمان کاهش دارویی و چه در ممنوعیت تجارت دارو و تحریم ها.
    
     نتیجه 

نقش آفرینی روسیه به عنوان یک بازیگر بزرگ در صنعت دارو اکنون در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. اقتصاد قوی روسیه به عنوان محرک بزرگی در صنعت داروی این کشور عمل می کند؛ اما غرب نیز در صدد ایجاد اختلال در شرایط با ثبات روسیه است.
     بحث های بسیاری از تاثیرگذاری ارتباط G8 با روسیه مطرح است. خبرگزاری بلومبرگ بر این باور است بحران های ارتباطی روسیه با جهان غرب منجر به ایجاد شرایط بی ثبات در سرمایه گذاری در آن خواهد بود و انتظار خروج سرمایه تا حد 100 الی 150 میلیارد دلار را دارد. اما شرکت های غربی همچنان به امید استراتژی دارویی 2020 روسیه همچون عملکرد آبوت در مورد وروفارم ولی با احتیاط عمل خواهند کرد.
    دیدگاه های روسی در این گونه بحران ها همواره از گشودن درها و جهت گیری به سوی شرق برای نشان دادن قابلیت بازیگری خوب در بازی های سیاست و اقتصاد دارد. این بار نیز به نظر می رسد، پوتین نگاه به شرق خود را از سر اضطرار مجددا آغاز خواهد کرد و در نهایت برای حفظ اصول بقا و قدرت و اقتصاد در دنیایی که سیاست هایش از کوچک ترین محفل تا بزرگ ترین اجلاس هایش فقط بر پاشنه پول و اقتصاد می چرخد با غرب آماده به سازش به تفاهم خواهد اندیشید.
    
    منبع: دنیای اقتصاد، شماره 3259 تاریخ 11/5/93، صفحه 29 (باشگاه اقتصاددانان)، نویسنده: مهندس توفیق وحیدی آذر*مدیر توسعه و تکنولوژی های نوین داروسازی شهید قاضی - برگرفته از: گزارش های بازار دارو و STEM

ضرورت تحقیق درباره سلول درمانی و سلول های بنیادی

خیلی دور، خیلی نزدیک

امروزه با پیشرفت علم، روش های درمانی جدیدی برای درمان بیماری های صعب العلاج به کار گرفته می شود. یکی از روش های درمانی نوین، سلول درمانی است که همان طور که از اسمش پیداست، درمان بر پایه سلول است.  

به طور ساده، در این فرآیند به جای تزریق دارو، سلول به بدن تزریق می شود. برای ضرورت و اهمیت سلول درمانی کافی است به چند نمونه از بیماری های تخریب کننده و پیش رونده مانند آلزایمر، پارکینسون، بیماری ام اس و... توجه کنیم. علت چنین بیماری هایی از دست رفتن سلول هایی است که دارای عملکرد حیاتی در بدن هستند. به طور مثال علت بیماری پارکینسون از بین رفتن سلول ها در قسمت خاصی از مغز است که وظیفه آنها تولید ماده ای به نام «دوپامین» است.  

 

در ابتدای بیماری، درمان دارویی جوابگوست. در درمان دارویی، بیماران از داروهایی استفاده می کنند که سلول های مغزی این داروها را به دوپامین تبدیل می کنند یا از تخریب دوپامین جلوگیری می کنند. مشکل اصلی زمانی بروز می کند که با پیشرفت بیماری، سلول های عصبی که به مرور در حال از بین رفتن هستند به نصف و حتی یک چهارم کاهش می یابند. در چنین حالتی دارودرمانی کم اثر خواهد شد زیرا سلول به حد کافی وجود ندارد تا با تولید ماده دوپامین جلو لرزش دست و کندی حرکات بیمار را بگیرد. در مورد بیماری آلزایمر روندی مشابه در سلول های قسمت دیگری از مغز رخ می دهد و فراموشی حاصل می شود. در بیماری دیابت سلول های انسولین ساز یا تخریب شده اند یا از ابتدا فعالیت لازم را نداشته اند. در تمامی موارد ذکرشده با جایگزین کردن سلول های جدید نه تنها بیماری کنترل می شود، بلکه در بسیاری از موارد با سلول درمانی به درمان کامل این بیماری ها امیدوار خواهیم بود.  

در حال حاضر سلول درمانی در زمینه های مختلفی در حال ورود به عرصه بالین است. ترمیم بافت های آسیب دیده قلب بعد از سکته های قلبی، ترمیم بافت های استخوانی (مانند شکستگی های لگن و ساق پا)، درمان بیماری های چشم (مانند ترمیم قرنیه و شبکیه)، درمان بیماری های عصبی (مانند آلزایمر، پارکینسون و بیماری ام اس)، ضایعات عصبی و قطع نخاع، ترمیم سوختگی ها و ضایعات پوستی، ترمیم آسیب های کبدی، کاربرد سلول های بنیادی در دیابت، ترمیم غضروف (لاله گوش، تیغه بینی، تاندون ها و منیسک)، تولید خون کامل، درمان کم شنوایی و درمان ناباروری و... از جمله مواردی هستند که در فازهای مختلف کارآزمایی های بالینی هستند و بی شک سلول درمانی، انقلابی در درمان بسیاری از بیماری ها به وجود خواهد آورد.
    در این میان چند نکته حایزاهمیت است که باید به آن پرداخت؛ نکته اول منبع سلول برای سلول درمانی است. برای این منظور باید به دنبال سلول هایی باشیم که به میزان کافی در بدن وجود داشته باشند یا بتوانند به میزان زیاد تکثیر شوند و در عین حال به سلول های موردنظر (قلبی، استخوانی و...) تبدیل شوند. سلول های بنیادی یکی از منابع اصلی هستند که می توانند مشکلات ذکرشده را حل کنند. سلول های بنیادی قادرند به طور نامحدود هر نوع سلولی را به وجود آورند که این خصوصیت باعث استفاده حیرت آور این سلول ها در علم پیوند اعضا و سلول شده است. علاوه بر این می توان به گونه ای این سلول ها را از نظر ژنتیکی تغییر داد تا پس از پیوند، توسط سیستم ایمنی بیمار رد پیوند صورت نگیرد. سلول های بنیادی در بدن همه انسان ها وجود دارد، ولی با افزایش سن تعداد آنها به شدت کم می شود. به همین دلیل است که شکستگی های استخوانی در سنین کودکی و جوانی سریع تر ترمیم می یابد. در اغلب بافت های افراد بزرگسال سلول های بنیادی ای وجود دارند که وظیفه آنها جایگزینی مداوم سلول های ازبین رفته با سلول های تازه و جوان است. بافت هایی مانند پوست، عضله، روده و مغزاستخوان ازجمله بافت هایی هستند که دارای سلول های بنیادی ویژه بافت یا سلول های بنیادی بزرگسال هستند. نکته جالب توجه این است که اگر سلول های بنیادی از یک بافت گرفته شود برای ترمیم بافت های دیگر هم می توان از آن استفاده کرد. مثلابا لیپوساکشن می توان سلول های بنیادی را از چربی خود فرد جدا کرد و آن را به سلول عصبی یا قلبی تبدیل و دوباره به همان فرد تزریق کرد. خوشبختانه پیشرفت علمی در زمینه سلول های بنیادی به حدی بوده که می توان سلول های پوست یک فرد بالغ را به سلول های بنیادی جنینی تبدیل کرد و دوباره آن را در سلول درمانی بیماری های مختلف به کار برد.
    منبع دیگر سلول های بنیادی، جنین است. جنین در این تعریف عبارت است از یک جنین حدود 10،16 هفته ای در دوران بارداری. سوالی که پیش می آید این است که چگونه از یک جنین در این مرحله سلول بنیادی جدا می شود؟ از آنجایی که جنین به سرعت در حال رشد است، از نظر علمی و اخلاقی گرفتن سلول در این مرحله امکانپذیر نیست. بنابراین از جنین های سقط شده استفاده می شود. جنین های سقط شده قبل از هفته20 بارداری برای این منظور استفاده می شود. در بعضی از کشورها، سلول بنیادی ناشی از سقط جنین در درمان بیماری پارکینسون در انسان به کار رفته است. تا به حال بیش از 400مورد پیوند سلول های بنیادی جداشده از جنین سقط شده به بیماران پارکینسونی انجام شده است. اگرچه بیش از 60درصد بیماران بهبود یافته اند، اما برای هر بیمار پارکینسونی نیاز به شش تا 10جنین سقط شده است که یک محدودیت اساسی برای این نوع از سلول های بنیادی است.
    منبع دیگر سلول های بنیادی، جفت و بندناف است. همزمان با تولد نوزاد، خون بندناف حاوی تعداد زیادی از سلول های بنیادی خون ساز است که همانند سلول های خون ساز به دست آمده از مغز استخوان، در حال حاضر، عمده ترین مصرف آنها در درمان بیماری های خونی و سرطانی است. بعد از تولد جنین، اجزایی وجود دارد که از مادر خارج می شوند و شامل بندناف، خون بندناف، مایع آمنیوتیک و جفت است که همه آنها به عنوان منبع سلول های بنیادی قابل استفاده است. امروزه استفاده از سلول های بنیادی خون بندناف مورد استقبال قرار گرفته است. در بسیاری از بیمارستان ها بعد از تولد، خون بندناف جمع آوری می شود و بعد از انتقال به مراکز خاص سلول بنیادی از خون جداسازی می شود و در مخازن بانک سلولی نگهداری می شود تا در آینده برای همان فرد مورد استفاده قرار گیرد. این کار باید با فرهنگ سازی به صورت همه گیر درآید. همان طور که قبلاگفته شد، سلول های بنیادی در دوران جنینی و کودکی به میزان زیادی در بدن وجود دارند، و این میزان با افزایش سن کاهش می یابد. در حالی که بیشتر بیماری هایی که نیاز به سلول درمانی دارد در سن بالابه وجود می آیند. از طرفی همیشه سلول های بنیادی در دسترس نیست و در مواقع ضروری باید منبعی از سلول های بنیادی وجود داشته باشد. به این منظور دانشمندان به فکر ایجاد بانک سلول های بنیادی افتاده اند.
    خوشبختانه همگام با پیشرفت های اخیر دنیا در زمینه سلول های بنیادی این موضوع در کشور ما نیز مورد توجه قرار گرفته و فعالیت های خوبی توسط چند مرکز پژوهشی و دانشگاهی در این مورد انجام گرفته است. نکته دیگر در مورد سلول درمانی، آموزش این علم است. بدون شک یکی از دلایل اصلی پیشرفت سریع در زمینه سلول های بنیادی در ایران، تحقیق گسترده توسط طیف متفاوتی از محققان علوم پایه (ازجمله بیولوژی سلولی مولکولی، فیزیولوژی، بیوشیمی) و اساتید بالینی (ازجمله چشم، اعصاب، ارتوپدی، هماتولوژی) است.
     وقتی واژه «سلول درمانی با سلول های بنیادی» مطرح می شود، به نظر می رسد سازوکارهای جدیدی باید اندیشیده شود، چراکه برای کاربرد سلول های بنیادی انتظار از گروه بالینی فزونی می گیرد و به نظر می رسد کشوری که بتواند بسترهای مناسب را در حیطه بالینی مهیا کند، می تواند گوی سبقت را از دیگران برباید. گام اول در این زمینه ایجاد آموزش لازم به پزشکان آینده در زمینه سلول های بنیادی و سلول درمانی است. هرچند در بعضی از دانشگاه های کشور ازجمله دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی واحد درسی «سلول درمانی با سلول های بنیادی» به صورت واحدی انتخابی برای دانشجویان انترن در دوره کارورزی ارایه می شود، ولی هم اکنون واحد مصوبی در زمینه سلول های بنیادی و سلول درمانی در برنامه درسی دانشجویان پزشکی قرار ندارد. نکته آخر و بسیار مهم، موضوع اخلاقی سلول درمانی است. در اطلاع رسانی عمومی کاربرد سلول های بنیادی باید به این نکته توجه شود که انتظارات بیش از حد از توانایی این تکنولوژی (مانند ساخت اندام هایی مثل قلب و کلیه) در مردم به وجود نیاید. کاربرد قابل انتظار بهره گیری از سلول های بنیادی در شرایط فعلی و آینده نزدیک، ترمیم بافت های آسیب دیده است. هرچند همین کاربردها نیز در صورت فراگیرشدن، انقلابی در پزشکی محسوب می شوند. همچنین استفاده از سلول های بنیادی با چالش های اخلاقی متفاوتی روبه رو است، مثلامی توان از سلول های بنیادی برای شبیه سازی حیوانات و انسان استفاده کرد که به دلیل مسایل اخلاقی، شبیه سازی انسان در همه جای دنیا به صورت رسمی ممنوع است. به علاوه، استفاده از سلول های بنیادی در انسان با توجه به عوارضی که می تواند پیش رو داشته باشد، باید پس از حصول اطمینان کامل از ایمن بودن آنها پس از مطالعات آزمایشگاهی و حیوانی گسترده صورت گیرد.
         
 منبع: شرق، ش2072 تاریخ 2/5/93، ص9(علم) نویسنده: حسن نیک نژاد**عضو هیات علمی و رییس دانشکده فناوری های نوین دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی

ثبت 9 هزار طلاق به خاطر "ام اس"

داروهای بیماران ام اس را سیاسی نکنید/ ثبت 9 هزار طلاق به خاطر "ام اس"  


دبیر جشنواره فرهنگی و هنری ام اس گفت: بیماران ام اس جزو شهروندان درجه یک کشور محسوب نمی‌شوند و داروهای این بیماران غالبا سیاسی می‌شود و به سختی در اختیار این بیماران قرار می‌گیرد.

به گزارش سرویس سلامت ایسنا، حسین کاکاوند با نام جشنواره پروانه‌های امید که در اداره کل فرهنگ و ارشاد استان تهران افتتاح شد، گفت: برای این جشنواره هزار و صد مقاله در 11 رشته و در مدت زمان دو ماه با موضوع بیماری ام اس دریافت کردیم که این به معنی تلاش این بیماران برای حضور در جامعه بوده است.

وی افزود: این جشنواره قرار است که به صورت دوره ای برای بیماران ام اس برگزار شود که هدف این جشنواره تقویت روحیه بیماران ام اس و آشنا شدن جامعه با این بیماری است.

کاکاوند با اشاره به وضعیت کنونی بیماران ام اس اظهار داشت: این برنامه به این منظور برگزار می شود که بیماران ام اس بتوانند حرف‌ها و اعتراضات خود را بیان کنند البته اعتراضی که بیماران ام اس می‌کنند به صورت شیشه شکستن و یا تظاهرات نیست بلکه اعتراض این افراد به صورت برگزاری برنامه و گردهمایی و همایش است تا بتوانند توجه مسئولان را به کاستی‌های موجود جلب کنند.

وی در ادامه تصریح کرد: بیماران ام اس می خواهند روی پاهای خود بایستند به این شرط که دولت داروهای این بیماران را سیاسی نکند و دست تمام بیماران به داروها برسد و البته مردم توجه داشته باشند که تمام بیماران ام اسی ناتوان نیستند و حتی می توانند راه بروند و این تصور که این بیماران همیشه روی ویلچر هستند، تصور اشتباهی است.

دبیر جشنواره پروانه های امید گفت: هر روز 4 نفر در انجمن ام اس ثبت نام می‌کنند که سن آنها زیر 30 سال است و تمام این افراد می توانند زندگی کنند به شرط اینکه دارو در اختیارشان قرار بگیرد و امکاناتی برای ورزش کردن داشته باشند.

وی در ادامه به صحبت‌های رییس جمهور اشاره و اظهار داشت: رییس جمهور بیان کردند که تمام مردم کشور، شهروند درجه یک هستند و طبقه بندی معنایی ندارد اما متاسفانه رییس جمهور و دولت بیماران ام اس را از این قائده مستثنی کردند و این بیماران را جزء شهروندان درجه یک محسوب نمی‌کنند و هیچگونه امکاناتی دراختیار این بیماران قرار نمی دهند.

کاکاوند در مورد آمار طلاق در میان این بیماران اظهار داشت: 9 هزار طلاق در انجمن ام اس به ثبت رسیده است که این نشانه عدم آگاهی مردم است که زندگی و کانون خانواده خود را به دلیل داشتن بیماری همسرشان از بین می برند و توجهی ندارند که این بیماران می توانند زندگی عادی داشته باشند.

وی در پایان بیان کرد: مبتلا شدن به بیماری ام اس در دست خودمان نبوده و نیست ولی ما نیازمند یک همکاری و همیاری هستیم و باید توجه داشت که با بیماری ام اس می توان زندگی کرد و فقط کمی باور لازم است.

در حاشیه این جشنواره نمایشگاهی از آثار مبتلایان به ام اس افتتاح شد و علاقمندان می توانند همه روزه تا 9 خرداد از ساعت 18 تا 21 از این نمایشگاه بازدید کنند .

همچنین از برنامه های دیگر این جشنواره پخش فیلمهای خط آفتاب، طلا و مس، گلبهار، راه و بیراهه که با موضوع ام اس ساخته شده از ساعت 18 تا 21 در اداره کل فرهنگ و ارشاد استان تهران پخش و مورد نقد و بررسی صاحبنظران قرار می گیرد.

تهران، تابستان و «ترومبوز» سینوسی

هر سال در ابتدای تابستان، جامعه متخصصان مغز و اعصاب خود را موظف می بیند درباره ترومبوز سینوسی یک بار دیگر هشدار چندساله خود را تکرار کند. سینوس های مغز، وریدهای بزرگی هستند که خون را از مغز تخلیه می کنند. سیستم تخلیه خون از مغز اگر ظریف تر و پیچیده تر از سیستم ورود خون به مغز نباشد، از آن ساده تر نیست! خونی که با فشار، هر لحظه وارد محفظه کوچکی مثل جمجمه می شود، باید با همان میزان از مغز خارج شود. کوچک ترین اختلال در تخلیه این خون، باعث افزایش آب مغز و تورم مغزی می شود. از سوی دیگر در سیستم خروجی خون از مغز، موتور محرکه ای مثل قلب که خون را وارد مغز می کند، وجود ندارد. بنابراین سرعت جریان خون هم در سیستم وریدی بسیار آهسته تر است.  

اینکه در اکثریت مطلق مواقع این سیستم بدون هیچ اختلالی، مایعی غلیظ نظیر خون را از رگ هایی که در هر حال شیشه ای نیستند، عبور می دهند حاکی از سیستم بسیار دقیقی است که اولاخون را لغزان و ثانیا جریان آن را مداوم می کند. تاکنون بیش از 10ماده پیدا شده است که باعث لغزندگی و عدم چسبندگی خون می شوند و احتمالاتعداد مکانیسم های دخیل بسیار بیشتر از اینهاست. در موارد بسیار نادری که برخی از این مکانیسم ها به طور ژنتیک ضعیف تر از بقیه مردم باشند، ممکن است در شرایط خاص بخشی از این سیستم تخلیه دچار انسداد و تجمع خون در بخشی یا تمام مغز شوند. مهم ترین این شرایط، زمانی است که خون به دلیل کم آبی غلیظ تر از سابق و داروهایی هم که انعقاد خون را افزایش می دهند، مصرف شده باشند. 

 ترکیب تابستان، فعالیت فیزیکی، روزه داری و مصرف قرص های ضدحاملگی (که انعقاد خون را تشدید می کنند) ترکیبی است که هرساله خانم های زیادی را به ترومبوز سینوسی مبتلامی کند. اما در سال های اخیر با توجه به درک فزاینده از این بیماری که به تشخیص موارد بیشتر و بیشتری منجر شده، به نظر می رسد ابتلابه این بیماری در تابستان های داغ تهران محدود به شرایط برشمرده نباشد و ترومبوز سینوسی حتی در مردانی که روزه دار نیستند و به خصوص در کسانی که کارهای فیزیکی داشته اند هم دیده شده است. البته در حال حاضر نمی توان شیوع این بیماری را به درستی تخمین زد. کیفیت علایم این بیماری که او را به صورت یک مقلد بزرگ درمی آورد ممکن است باعث تشخیص های دیگری شود. برخی از بیماران ممکن است خیلی سریع بهبود یابند و بیماری به بروز تمام علایم منجر نشود و البته برخی از بیماران نیز ممکن است به سرعت فوت کنند. بنابراین تعداد بیماران بستری تنها مشتی نمونه خروار است، اما در هر حال اطلاع رسانی مناسب و انجام اقدامات پیشگیرانه در کاهش ابتلاو مرگ ومیر از اهمیت حیاتی برخوردار است. 

 رسانه ها حداقل در تابستان ها می توانند این کار را به جای اطلاع رسانی کنجکاوانه در مورد بیماری هایی مثل ام اس که هیچ راه پیشگیری ندارند، به انجام برسانند. اطلاع رسانی به خانم ها و هشدار در مورد مصرف قرص های ضدحاملگی در دوران روزه داری به خصوص برای تاخیر قاعدگی، تشویق استفاده مداوم از آب و مایعات در روزهای تابستان، منع روزه داری در بیمارانی که بیماری، آنها را مستعد ترومبوز سینوسی می کند و البته اطلاع رسانی عمومی در مورد فهرست بلندبالای این بیماری ها، می توانند به میزان قابل توجهی بکاهند.

منبع: شرق، شماره 2070 تاریخ 31/4/93، صفحه 7 (جامعه) ، نویسنده: بابک زمانی**متخصص مغز و اعصاب