.:::: ام اس چت ::::.

مکانی برای بیماران ام اس www.mschat.zim.ir

.:::: ام اس چت ::::.

مکانی برای بیماران ام اس www.mschat.zim.ir

ام‌اس را از پا درآوردم

جام جم آنلاین: نمی‌دانم شما از نزدیک با فردی که به ام‌اس مبتلاست، گفت‌وگویی داشته‌اید یا نه؛ نمی‌دانم یکی از این بیمارها را می‌شناسید یا نه و نمی‌دانم اگر زمانی با چنین فردی روبه‌رو شوید، چطور با او برخورد می‌کنید اما هر طور رفتار کنید و هر برخوردی که داشته باشید باید این را بدانید که هیچ یک از این بیماران دوست ندارند آنها را فقط به دلیل وجود بیماری، فردی ناتوان و وابسته به دیگران بدانید.

ر میان جوانان مبتلا به ام‌اس، افرادی را می‌بینیم که اگر توانایی و موقعیت اجتماعی‌شان بالاتر از هم‌سن و سالان‌شان نباشد، قطعا کمتر از آنها هم نیست.
کسانی که در عرصه‌های مختلف ورزشی، اجتماعی، فرهنگی و هنری موفق‌تر از دیگران پیش می‌روند و بدون توجه به این بیماری روزبه‌روز به موفقیت‌های بیشتری دست پیدا می‌کنند.
اما با وجود این، متأسفانه برخی افراد جامعه نگرش صحیحی نسبت به این افراد ندارند و آنها را فقط به دلیل این‌که به ام‌اس مبتلا شده‌اند، از انجام فعالیت‌های مختلف محروم می‌کنند. غافل از این‌که اگر فرصتی در اختیار این جوانان قرار گیرد حتما به همه ثابت خواهند کرد ام‌اس در برابر اراده آنها هیچ قدرتی ندارد.

ما هم سراغ یکی از این جوانان رفتیم تا بیشتر از زندگی‌اش بدانیم؛ از زندگی او که ام‌اس را از پا درآورده و اجازه نداده این بیماری زندگی‌اش را تحت‌الشعاع قرار دهد. او که با قدرتی مثال‌زدنی در مقابل این بیماری ایستاده تا به همه بگوید ام‌اس قدرت دارد، اما نه بیش از اراده انسان‌ها.

خانم «ز.م» بیست و نه ساله که امروز در کادر مدیریت یکی از بیمارستان‌های بزرگ تهران مشغول به کار است، در یکی از روزهای شلوغ و پرکارش با روی خوش پذیرای ما شد و به پرسش‌‌هایمان پاسخ داد.

چطور متوجه بیماری‌ات شدی؟

یک روز صبح از خواب بیدار شدم و حس کردم نیمی از زبانم بی‌حس شده است؛ درست مانند وقتی که چای داغ زبان را می‌سوزاند. اول فکر کردم این حالت واقعا ناشی از سوختگی است و بی‌توجه به آن مشغول کارهایم شدم. اما تا شب وضع بدتر شد؛ کم‌کم سمت راست لب و صورتم هم همین حس را پیدا کرد و بعد از دو روز گوش و چشم راستم هم درگیر شد. حالت عجیبی بود مانند وقتی که آمپول بی‌حسی تزریق می‌کنند و نیمی از صورت بی‌حس می‌شود. وقتی دیدم اوضاع روز به روز بدتر می‌شود به پزشکان مختلفی مراجعه کردم که متاسفانه هیچ‌کدام متوجه بیماری‌ام نشدند و آن را تشخیص ندادند. بعد از کلی عکس و آزمایش بالاخره گفتند این شرایط به دلیل وجود یک ویروس موذی روی مخچه‌ام ایجاد شده و باید برای درمان کورتون تزریق کنم. البته بعد از تزریق کورتون واقعا حالم بهتر شد و حدود یک سال و نیم به همین منوال گذشت تا بعد از آن بیماری با شدت بیشتری غافلگیرم کرد. حالا دیگر به‌دلیل بی‌تعادلی شدیدی که ایجاد شده بود نمی‌توانستم راه بروم، دوبینی پیدا کرده بودم و همه چیز را هم تار می‌دیدم. در این مرحله پزشکان بعد از ام‌آرآی بیماری‌ را تشخیص دادند و گفتند به ام‌اس مبتلا شده‌ام. پس از آن دوباره کورتون تزریق کردند و درمان اصلی شروع شد.

وقتی فهمیدی به ام‌اس مبتلا شده‌ای، چه حسی داشتی؟

دفعه دوم که علائم ایجاد شد، حالم هم خیلی بد بود. زمانی که پزشکان تشخیص دادند بیماری‌ام ام‌اس است، خیلی ترسیده بودم. بخصوص زمانی که می‌دیدم اطرافیان هم نگران هستند و دائم گریه می‌کنند. پدرم تنها کسی بود که به من انرژی می‌داد و همیشه می‌گفت برای خوب‌شدن بیمار باید برایش سوره یاسین بخوانید. خودش هم به این موضوع کاملا اعتقاد داشت و همیشه به من می‌گفت خوب می‌شوم و این بیماری نمی‌تواند من را از پا دربیاورد. اما بقیه اعضای خانواده همه ناراحت بودند و دائم گریه می‌کردند؛ البته می‌دانم آنها هم از روی محبت اشک می‌ریختند و نگران سلامت من بودند.

من هم در این شرایط خیلی مستاصل شده بودم؛ چون حالا دیگر هم می‌دانستم بیماری‌ام چیست و هم آن را برابر با ناتوانی می‌دانستم.

قبل از این‌که به ام‌اس مبتلا شوی، این بیماری را می‌شناختی؟

بله، من قبلا مربی بدنسازی بودم و یکی از شاگردانم ام‌اس داشت. او که بیماری، عضلاتش را درگیر و ضعیف کرده بود، به عنوان یکی از راه‌های درمان به ورزش روی آورده بود. من هم در آن زمان خیلی به او کمک می‌کردم و برای همین ام‌اس را به خوبی می‌شناختم.

با این پیش‌زمینه، چطور با بیماری روبه‌رو شدی؟

ابتدا با خودم فکر می‌کردم چطور ممکن است من فلج شوم، دیگر نبینم یا توانایی راه رفتن و کار کردن نداشته باشم؟ می‌گفتم اصلا محال است که من دچار چنین وضعیتی شوم. همین روحیه و دعای بزرگ‌ترها باعث شد بر بیماری غلبه کنم و امروز چنین وضع خوبی داشته باشم. شاید باورتان نشود اما از همان روز اول هم مطمئن بودم که خوب خواهم شد و هیچ وقت ام‌اس نمی‌تواند مرا از پا درآورد.

چند سال است ام‌اس داری؟

سال 85 بیماری‌ام را تشخیص دادند و درمان‌ها شروع شد.

در آن زمان مشغول چه کاری بودی؟

آن روزها من درس می‌خواندم، ولی بیماری‌ام باعث شد درس را کنار بگذارم، اما خوشبختانه خیلی زود دوباره به وضع قبلی برگشتم و زندگی موفقی را شروع کردم و اکنون هم در کادر مدیریتی این بیمارستان مشغول کار هستم.

با توجه به حجم زیاد کار، خستگی اذیتت نمی‌کند؟

من همیشه انرژی زیادی داشتم ولی زمانی که کارهای سنگین انجام می‌دهم و فعالیت زیادی دارم، خسته می‌شوم و دوست دارم کمی بیشتر استراحت کنم. اما در کل این خستگی مانع انجام کارها و وظایفم نشده و خللی در برنامه‌های زندگی‌ام ایجاد نکرده است.

مردم این بیماری را بدرستی نمی‌شناسند آیا این موضوع را قبول داری؟

بله، یک روز که مشغول کار بودم خانمی آمد و درباره دخترش که مبتلا به ام‌اس بود با من صحبت کرد. او ـ که نمی‌دانست من هم ام‌اس دارم ـ از سختی‌های بیماری دخترش می‌گفت. حرف‌هایش را شنیدم و از او پرسیدم: «ام‌اس چیست؟ چه کار می‌کند و چه علائمی دارد؟» او هم در پاسخ من گفت این بیماری دست و پای فرد را از کار می‌اندازد و اگر شدید باشد بیمار را می‌کشد. او چند دقیقه‌ای درباره بیماری ام‌اس حرف زد و نکات وحشتناکی را درباره این بیماری گفت. وقتی حرف‌هایش تمام شد، به او گفتم ام‌اس چنین بیماری‌ای نیست و قرار نیست دختر شما را زودتر از بقیه بکشد.

در واقع افراد زیادی هستند که این بیماری را بدرستی نمی‌شناسند و حتی بعضی از کسانی که خودشان با این مشکل درگیرند هم اطلاعات دقیقی در مورد آن ندارند.

ام‌اس مشکلی در زندگی شخصی‌ات ایجاد نکرد؟

نه، اصلا. خوشبختانه شوهر من آدمی فوق‌العاده مهربان و باگذشت است. من افراد زیادی را دیده‌ام که وقتی با این بیماری روبه‌رو شدند، زندگی‌شان هم به هم خورده است اما با اطمینان می‌توانم بگویم که همسرم باعث شد من دلگرم‌تر از قبل زندگی کنم.

این بیماری وضع کاریت را هم تغییر داده یا نه؟

به نظر من داشتن فعالیت اجتماعی مناسب حق همه افراد است و این بیماری نباید مانع فعالیت‌مان شود. برخلاف عقیده برخی از بیماران اصلا هم برایم مهم نیست که به کسی بگویم دچار ام‌اس هستم.

وقتی به همکارانت می‌گویی به این بیماری مبتلا هستی، مشکلی در زمینه کار برایت ایجاد نمی‌شود؟

نه‌تنها مشکلی ایجاد نشده، بلکه به جرأت می‌توانم بگویم ام‌اس یکی از شانس‌های بزرگ زندگی من بوده است. شاید باور این موضوع کمی سخت باشد، اما اراده و تلاش من در مقابله با ام‌اس باعث شد در زمینه کاری نیز پیشرفت بیشتری داشته و به این شغل مناسب دست پیدا کنم.

نیلوفر اسعدی‌بیگی - گروه سلامت

اختلالات جنسی در مبتلایان به ام‌اس

 جام جم آنلاین: (MS مولتیپل‌اسکلروزیس) به علت تصلب نقاط متعدد در سیستم عصبی اتفاق می‌افتد. MS یک بیماری التهابی است که در آن غلاف چربی فیبرهای عصبی (میلین) از بین می‌رود و تخریب می‌شود.

ین بیماری در بالغان جوان و مردان کمتر شیوع دارد. چون این غلاف‌ها در انتقال تحریک عصبی نقش مهمی دارند، وقتی فردی به این بیماری مبتلا می‌شود، تحریک‌ها و پیام‌های عصبی به مغز منتقل نمی‌شود.

مردان معمولا کمتر به این بیماری مبتلا می‌شوند ولی اگر دچار شوند، بیماری‌شان وخیم‌تر است. لازمه عملکرد جنسی سالم، سیستم عصبی سالم است.

تحریک جنسی باید از ناحیه دستگاه تناسلی از طریق فیبرها به مغز منتقل شود ولی وقتی فیبرها تخریب شده باشند، این انتقال یا اصلا صورت نمی‌گیرد یا ناقص انجام می‌شود.

مردان دو نوع نعوظ دارند، رفلکسی یا تماسی که با هر تماس با ناحیه تناسلی، فرمان از نخاع به مغز، از مغز به نخاع و بعد دوباره به ناحیه تناسلی منتقل می‌شود و دیگری نعوظ روانی که ناشی از فانتزی، افکار، مشاهده، خواندن و شنیدن است و پیام‌ها از مغز به پایین و ناحیه تناسلی می‌رود و باعث نعوظ می‌شود.

اما چون در MS غلاف میلین آسیب‌دیده، انتقال تحریک عصبی از بالا به پایین (از مغز به ناحیه تناسلی) و از ناحیه تناسلی به مغز دچار مشکل و نعوظ مختل می‌شود.

علاوه بر این، اختلال جنسی در مردان مبتلا به MS دلایل دیگری نیز دارد. گاهی به‌تدریج در اثر بیماری عضلات دچار اسپاسم و حرکاتشان مختل می‌شود و ناتوانی جسمی و سفتی عضلات روند کارکرد جنسی را مختل می‌کند.

گاهی هم علت بروز اختلال، خستگی‌ها، مشکل در تمرکز حواس، بی‌اختیاری ادرار و مدفوع و لرزش است.در برخی موارد نیز مشکلات روانی، افسردگی در اثر بیماری، کاهش اعتماد به نفس، روابط عاطفی ضعیف با همسر، از هم پاشیدن خانواده یا حتی داروهایی که بیمار مصرف می‌کند و استفاده از سوند، منشا ایجاد اختلال جنسی است.

اما خبر خوب این که این اختلال‌های جنسی قابل درمان هستند ولی باید ابتدا بررسی‌های دقیقی انجام و عملکرد سه سیستم بدن یعنی عروق، عصبی و هورمونی کاملا بررسی شود.

درمان ابتدا با تجویز دارو شروع می‌شود و برای درمان این اختلال داروهای موثری وجود دارد ولی اگر در بیماری تاثیر چندانی نداشتند، در مرحله بعد از دستگاه خاصی استفاده می‌شود اگر بیمار از این دستگاه هم سودی نبرد، داروی موضعی تزریق می‌شود. اگر علت مشکل بیمار، روانی باشد، رفتار درمانی و روان‌درمانی لازم است. در مراحل پیشرفته، برای بیمار از پروتز استفاده می‌کنیم.

اختلال جنسی خانم‌های مبتلا به MS

MS در خانم‌ها شایع‌تر است. سیستم عصبی انسان طوری آفریده شده که بسرعت پیام عصبی را منتقل کند ولی در مبتلایان به MS این اتفاق نمی‌افتد و 30 تا 80 درصد خانم‌های مبتلا به این بیماری، دچار اختلال‌های جنسی می‌شوند.

مهم‌ترین مشکلاتی که این بیماران پیدا می‌کنند، آسیب یا از بین رفتن حس دستگاه تناسلی، خشکی واژن، به ارگاسم نرسیدن، از بین رفتن میل جنسی و درد هنگام رابطه زناشویی است زیرا این بیماران برانگیختگی جنسی ندارند. گاهی هم بیمار دچار بیش‌فعالی جنسی می‌شود چون مراکز مختلف مغز که عملکرد جنسی‌شان را کنترل می‌کند، تخریب شده و در روز بارها احساس نیاز به برقرار کردن رابطه زناشویی پیدا می‌کنند.

یکی از روش‌های مؤثر برای تشخیص اختلال‌های جنسی بانوان مبتلا به MS، استفاده از دستگاهی به نام ویبراتور کلیتوریس است.

خانم‌های مبتلا به MS معمولا دچار مشکلات ادراری و بی‌اختیاری ادرار نیز هستند. این اختلال هم به مشکلات آنها دامن می‌زند.

علت مشکلات جنسی این بیماران، آسیب سیستم عصبی، عوارض جسمی بیماری مانند خستگی، ضعف، درد، نداشتن حس و مشکلات روانی مانند افسردگی و عوارض داروهایی که مصرف می‌کنند یا سوندی است که به دلیل بی‌اختیاری استفاده می‌‌کنند.

درمان این مشکلات سخت ولی امکان‌پذیر است و به کار گروهی از متخصصان نیاز دارد. این بیماران خود نیز باید به درمان خود کمک کنند و اقدام اول باید این باشد که با همسر خود درمورد مشکلشان صحبت و برای درمان بیماری‌های دیگری که امکان دارد به آنها مبتلا باشند و شرایط را بدتر می‌کنند، اقدام کنند (مثل فشار خون)، حتما در مورد مشکل جنسی‌شان با پزشک مشورت کنند، تمرکز خود را هنگام رابطه زناشویی افزایش دهند و این کار را در حالتی انجام دهند که بدنشان کمتر به علت گرفتگی عضلات، درد بگیرد، هیجان‌ها و ناراحتی‌های خود را کنترل کنند چون باعث بدتر شدن شرایط‌شان می‌شود. اضافه‌وزن نیز اثر سوئی بر عملکرد جنسی دارد و مزید بر علت می‌شود بنابراین این بیماران باید رژیم‌غذایی سالم داشته باشند و وزن خود را به محدوده طبیعی برسانند.

اختلال ادراری بیماران مبتلا به MS

مثانه دو وظیفه اصلی دارد؛ ادرار را در خود ذخیره و ادرار ذخیره شده را تخلیه می‌کند و اختلال ناشی از MS، هم مرحله ذخیره ادرار و هم تخلیه آن را دچار اشکال می‌کند.

در حالت طبیعی ادرار در مثانه قطره‌قطره جمع و مثانه متسع می‌شود و بیمار احساس ادرار پیدا می‌کند. وقتی مقدار ادرار به حدود 300 میلی‌لیتر می‌رسد، احساس ادرار در سیستم عصبی به مغز و از مغز به ناحیه تناسلی منتقل می‌شود ولی بیمار می‌تواند تا رسیدن زمان و مکان مناسب، تخلیه مثانه را به تعویق بیندازد.

در زمان تخلیه، اسفنکتر ادراری باید ریلکس و شل شود تا محتویات مثانه خارج شود ولی در مبتلایان به MS به علت آسیب فیبرهای عصبی، چند اتفاق می‌افتد؛ در فرد عادی به محض این که 60 ـ 50 سی‌سی ادرار در مثانه جمع می‌شود، احساس ادرار به وجود می‌آید ولی می‌توان آن را کنترل کرد ولی بیمار دچار MS به محض جمع شدن این مقدار ادرار باید برای تخلیه آن اقدام کند زیرا این بیماران در تخلیه ادرار مشکل دارند.

برای کسانی که در ذخیره ادرار مشکل و احساس فوریت دارند، داروهای موثر وجود دارد و به آنها کمک می‌کند احساس فوریت، شب ادراری و بی‌اختیاری‌ دفعشان بهبود یابد البته بعضی بیماران مجبور می‌شوند همیشه سوند داشته باشند و این در عملکرد جنسی‌شان تاثیر دارد.

برای کسانی که در ذخیره ادرار مشکل دارند نیز داروهایی وجود دارد که عضلات مثانه را منقبض می‌کند ولی گاهی این بیماران هم لازم است از سوند استفاده کنند.

دکتر محمدرضا صفری‌نژاد - متخصص کلیه و مجاری ادراری

امیدهای رویان به درمان بیماری های مغزی و استخوانی

رئیس پژوهشگاه رویان با اشاره به اهمیت سلول درمانی در بیماری های استخوانی و غضروفی در سطح دنیا، از اختصاص بیش از یک سوم کارآزمایی های بالینی رویان به تحقیق درباره سلول درمانی این بیماری ها خبر داد.
     دکتر حمید گورابی در افتتاحیه همایش کاربرد سلول درمانی در بیماری های استخوان و مفاصل با اشاره به این که رویان سعی کرده است یاد دکتر کاظمی آشتیانی را در طول سال های گذشته زنده نگه دارد، اظهار کرد: هر سال در روزهای درگذشت او همایش هایی را برگزار می کنیم که به خط مشی او و موضوعات مورد علاقه وی نزدیک است. این موضوعات اخلاق پزشکی و سلول های بنیادی است که امسال کاربرد آنها را در بیماری های استخوان و مفاصل بررسی می کنیم.
     وی با تاکید بر این که ارائه خدمات درمانی از طریق سلول های بنیادی بسیار پر هزینه است، گفت: رویان نیز می توانست مانند بسیاری از مراکز تنها علم تولید کند و مقاله بنویسد که در این صورت در ارزیابی های کنونی کشور نیز جایگاه بالاتری پیدا می کرد؛ اما خصوصیت اصلی دکتر کاظمی آشتیانی این بود که از هر تحقیقی برای ارتقای سلامت جامعه و مردم استفاده شود.
     به گفته رئیس پژوهشگاه رویان کارآزمایی های بالینی این مجموعه در زمینه هایی مانند درمان جوش نخوردگی استخوان، آرتروز و ترمیم استخوان پس از بیماری ها و حوادث، انجام می شود که ارائه خدمات در این زمینه برای رویان از دو راه امکان پذیر خواهد بود.
     رئیس پژوهشگاه رویان افزود: این پژوهشگاه مشتاق است که پس از ارتباط با مراکز و آموزش متخصصان کشور برای سلول درمانی بیماری های استخوان و غضروف، سلول های تولید شده را در اختیار این مراکز قرار دهد که همایش کاربرد سلول درمانی در بیماری های استخوان و مفاصل نیز با هدف آغاز این آموزش ها و ارتباطات برگزار شده است.
    موفقیت محققان کشور در درمان بیماریهای استخوان
    پزشک مسئول گروه ارتوپدی پژوهشگاه رویان از ارائه روش درمان برای 6 بیماری استخوانی خبر داد و گفت: با تزریق سلول مزانشیم به داخل زانو، لگن و مچ پا موفق شدیم تا 70 درصد تعویض مفصل را به تعویق بیندازیم.
     دکتر محسن عمادالدین آرتروز را یکی از معضلات ارتوپدی دانست و افزود: آرتروز یکی از مشکلاتی است که افراد بسیاری از آن رنج می برند و گاهی مجبور به تعویض مفصل می شوند.
     وی کندگی غضروف را از دیگر معضلات ارتوپدی ذکر کرد و گفت: در جوان ها به دلیل مشکلات مختلف تکه های غضروف کنده می شود و گاهی این امر منجر به آرتروز می شود.
     عمادالدین با بیان اینکه برای درمان این موارد در دنیا از روشی به نام روش «کشت غضروف» استفاده می شود، اضافه کرد: در این تحقیقات به این روش دست یافتیم و توانستیم با کشت غضروف این روش را برای بیماران تجویز کنیم.
     عمادالدین به ویژگی های عارضه سیاه شدن سر استخوان ها اشاره کرد و ادامه داد: این عارضه در ناحیه های مختلف مانند لگن ایجاد می شود و روشهای درمانی که در دنیا برای درمان این عارضه استفاده می شود به نام دکوردینیشن است.
     وی توضیح داد: در این روش ته استخوان تراشیده و خالی و سلول های جدیدی در آن ناحیه وارد می شود.
     این پزشک متخصص ارتوپد از اجرای این روش در کشور خبر داد و گفت: این روش با استفاده از سلول های مزانشیم بر روی 10 بیمار انجام شده و نتایح آن نیز در حال بررسی است که آیا با این سلول توانستیم به 60 درصد بهبود برسیم یا خیر.
      امیدهای تازه برای مبتلایان به MS
    همچنین محققان پژوهشگاه رویان تحقیقاتی را بر روی 3 بیمار مغزی و عصبی در دست اجرا دارند و امیدوارند بتوانند با استفاده از سلولهای بنیادی روشی را برای بهبود بیماران مبتلاارائه دهند.
     دکتر لیلاعرب، مجری طرح با بیان اینکه در حوزه مغز و اعصاب 3 پروژه در این پژوهشگاه اجرایی شده است، افزوده: این سه پروژه تحقیقاتی شامل استفاده از سلول درمانی در بیماری های فلج مغزی، MS و ALS می شود که در حال اجرا است.
     عرب با تاکید بر اینکه در این طرح سلولهای بنیادی به داخل نخاع تزریق شد، ادامه داد: پس از 6 ماه تزریق به نتایج خوبی دست یافتیم از این رو طرح دومی را در این زمینه اجرایی کردیم و براساس آن مجدداً اقدام به تزریق سلولهای بنیادی کردیم. این محقق با اشاره به جزئیات تحقیقات پژوهشگاه رویان در زمینه بیماری MS خاطرنشان کرد: برخی از بیماران مبتلابه ام اس مقاوم به دارو محسوب می شوند به این معنا که علی رغم استفاده از دارو، سیر بیماری همچنان سیر پیش رونده دارد لذا تصمیم گرفتیم نقش سلولهای بنیادی را بر روی این بیماران بررسی کنیم.
     عرب به بیان نحوه اجرای این تحقیقات پرداخت و ادامه داد: برای این منظور بیمارانی را انتخاب و سلولهای بنیادی مزانشیم را به آنها تزریق کردیم.
     وی با بیان اینکه این طرح به نیمه های اجرا رسیده است، یادآور شد: در حال حاضر نمی توانیم نتایج را اعلام کنیم چرا که این تحقیقات به صورت Blind در حال اجرا است و پزشکان نمی دانند که به کدام یک از بیماران سلول تزریق شده است ولی برخی از بیماران بهبود قابل توجهی داشته اند و پزشکان تصور می کنند این افراد بیمارانی هستند که سلولهای بنیادی را دریافت کردند.
     وی ابراز امیدواری کرد که طرح MS ادامه یابد تا با تغییراتی در زمینه نوع سلول بنیادی، طرز تزریق و دفعات تزریق، بهترین شیوه را برای درمان ارائه دهیم.
     این محقق پژوهشگاه رویان از تلاش این پژوهشگاه در زمینه روشی برای بهبود زندگی بیماران مبتلابه بیماری ALS خبر داد و گفت: در این بیماری بیماران به 3 گروه تقسیم شدند که در گروهی به صورت داخل نخاعی، گروه دیگر از طریق تزریق داخل بطن مغزی و گروه دیگر به صورت داخل وریدی سلولهای بنیادی را دریافت کردند.
     مجری طرح ابراز امیدواری کرد که تا یک سال آینده بتوانند به نتایج امیدوار کننده ای برسند.
     
      روزنامه ایران، ش5273 تاریخ 24/10/91

مراقب سلامتی خودمان نیستیم!

هوای آلوده، استفاده از غذاهای آماده و کم تحرکی موجب افزایش بیماری در جامعه شده است

می گویند در شهری، چاله ای عمیق وجود داشت که هر روز تعداد زیادی از شهروندان داخل آن سقوط می کردند. نتیجه اش هم آسیب های جدی و شکستن دست و پای این آدم های بیچاره بود. مدت ها به همین منوال گذشت تا بالاخره مسئولان به فکر راه حلی افتادند و هر کس نظرش را برای بر طرف کردن مشکل اعلام کرد؛ یکی می گفت باید بیمارستانی نزدیک این خیابان احداث کنیم تا افرادی که در چاله می افتند هر چه سریع تر به یک مرکز درمانی مطمئن برسند، دیگری اعتقاد داشت باید پزشکان بیشتری برای گچ گرفتن دست و پا و تشخیص مشکلات شکستگی تربیت شوند و عده ای هم باور داشتند باید آمبولانس های مجهزتری در این ناحیه آماده خدمت باشد. جلسات همین طور ادامه یافت تا بالاخره یکی به اصل قضیه اشاره کرد و گفت: چرا این چاله را از بین نبریم تا همه مشکلات مان حل شود؟
    شاید این داستان در نگاه اول نوعی طنز به نظر برسد و فکر کنیم چنین چیزی واقعیت ندارد، اما اگر کمی دقیق تر و بدون تعصب به وضع خودمان نگاه کنیم، می بینیم ما هم چاله را فراموش کرده ایم! ما هم هر روز خبر افزایش تعداد بیماران سرطانی را می شنویم ولی باز هم در همین هوای آلوده نفس می کشیم، غذاهای نامرغوب را مصرف می کنیم، سیگار می کشیم و به هیچ یک از هشدارها در مورد پیشگیری از سرطان اهمیت نمی دهیم. ما هم دائم از تصادفات و آمار وحشتناک مرگ و میر ناشی از آن شکایت می کنیم ولی همچنان با ماشین هایی بدون تجهیزات و بدون رعایت نکات ایمنی در جاده ها می رانیم.
    این روزها همه از شلوغی مطب ها و بیمارستان ها گله می کنند، همه می دانند وقت گرفتن از یک پزشک یعنی هفته ها و گاه ماه ها انتظار کشیدن، همه از نبود تعداد کافی بیمارستان و تخت های خالی ناراضی هستند ولی هیچ کس به این موضوع فکر نمی کند که چرا این همه بیمار داریم؟ چرا آمار سرطان در کشور ما رو به افزایش است؟ دلیل بالارفتن تعداد بیماران مبتلابه دیابت، ام اس و مشکلات قلبی چیست؟ آیا ما هم به جای پر کردن چاله های سلامت به فکر احداث بیمارستان ها و تربیت پزشک و پرستار بیشتری هستیم که برای حل مشکل ما را یاری دهند؟
    دکتر علی انتظاری، مدیر گروه جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی در گفت وگو با «جام جم» در این باره توضیح می دهد: معمولاموضوعاتی مانند کم بودن تعداد پرستاران و پزشکان، ناکافی بودن تعداد بیمارستان ها و تخت های خالی مورد توجه رسانه ها، مسئولان و مردم قرار می گیرد، در حالی که مساله اصلی اغلب مورد غفلت واقع می شود. در واقع مساله اصلی جامعه ما به تعداد بیمارستان ها و پزشکان مربوط نمی شود، بلکه تعداد بیماران موضوعی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
        چرا این همه بیمار داریم؟
    یکی از دیابت رنج می برد، دیگری را فشار خون بالااذیت می کند، همه افراد خانواده ای درگیر نگهداری از فردی هستند که تصادف کرده، شخصی دچار سرطان شده و... وقتی پای درددل مردم می نشینیم و آنها درباره مشکلات شان حرف می زنند و از بیماری ها و دردسرهای مربوط به آن می گویند، بهتر می فهمیم چقدر بیماری و درد و رنج میان خانواده ها زیاد شده است.
    خانم لسانی که حدود 70 سال از عمرش می گذرد، می گوید: بهترین دعایی که می توانم برای مردم بکنم این است که ان شاءالله همه سالم باشند، اما این روزها انگار همه مریضند؛ زمانی که من جوان بودم، هیچ کدام از این مشکلات وجود نداشت و با این که مردم بیشتر و سخت تر کار می کردند، اما سالم تر و شادتر بودند.    او که با افسوس در مورد زندگی گذشته حرف می زند بر این باور است که قدیمی ها زندگی سالمی داشتند و برای همین کمتر بیمار می شدند. به گفته این خانم هفتاد ساله، زندگی در هوای سالم، استفاده از غذاهای تازه و فعالیت بدنی مناسب از جمله عواملی بود که موجب پیشگیری از بروز بیماری های مختلف می شد.
    دکتر انتظاری نیز درباره عواملی که به افزایش میزان بیماری ها منجر شده است، می گوید: زندگی پرخطر و همراه با ریسک یکی از مهم ترین عواملی است که می تواند موجب افزایش میزان تصادفات و مشکلات ناشی از آن شود. لذا این روزها شاهد افزایش تعداد بیمارانی هستیم که بر اثر حوادث مختلف دچار صدمات و آسیب های جسمی می شوند. علاوه بر این موضوع، استفاده از مواد غذایی نامناسب و غیراستاندارد نیز مورد دیگری است که می تواند عامل ایجاد بیماری ها باشد که متاسفانه این موضوعات مورد غفلت همه واقع شده است.
    در واقع، بخش زیادی از مواد غذایی که ما این روزها مصرف می کنیم، استاندارد نبوده و می تواند برای سلامت دردسرساز شود؛ به عنوان نمونه برای طولانی تر شدن مدت نگهداری مواد غذایی از مقدار زیادی مواد نگهدارنده استفاده می شود که این مورد می تواند بشدت خطرناک باشد.
    اما متاسفانه کسی به فکر این مسائل نیست. همه دست روی دست گذاشته اند و تعداد بیماران هر روز بیشتر می شود و فکر می کنیم فقط باید بیمارستان های بیشتری افتتاح کرده و نیروهای متخصص بیشتری تربیت کنیم.
    این جامعه شناس می افزاید: متاسفانه اکنون، مشکلات اصلی در حوزه سلامت نادیده گرفته شده است. به عنوان نمونه عده ای به دلیل سودجویی و تنها با هدف کسب درآمد بیشتر، مواد غذایی ناسالم را بدون نظارت در اختیار مردم می گذارند.
        نظارت هایی که اگر نباشد، بهتر است
    رستوران ها هر روز شلوغ تر از قبل می شود، شیرینی فروشی های جدید جای خود را میان سایر مغازه ها باز می کند، سوسیس و کالباس سر سفره خانواده های بیشتری قرار می گیرد.
    آقای ساعدی در حالی که مشغول خرید غذاهای آماده است، می گوید: ما که ناچاریم هر روز از این غذاها استفاده کنیم، ولی ای کاش نظارت دقیق تری در این مورد وجود داشت. چون هر دفعه یک بسته را باز می کنم، طعم و رنگ و مقدار آن با بسته قبلی تفاوت دارد و این یعنی نبود نظارت.
    نکته: شاید ما نتوانیم میزان سم و کود استفاده شده در میوه ها و سبزیجات را ارزیابی کنیم، ولی حتما می توانیم مصرف مواد غذایی ناسالم مانند سوسیس و کالباس را به حداقل برسانیم
    دکتر انتظاری نیز توضیح می دهد: متاسفانه نظارت دقیقی در این زمینه وجود ندارد و روش های نظارت نیز شفاف نیست. این مساله موجب ایجاد مشکلات دیگری مانند رشوه دادن به کارشناسان می شود که شرایط را از آنچه هست هم بدتر خواهد کرد، به این معنی که نظارت های غیراستاندارد خسارت و ضرر بیشتری به مردم وارد می کند و آنها ناچارند با افزایش قیمت محصولی خاص، هزینه پرداختی به ناظر را نیز جبران کنند.
    مثلاسوسیس و کالباس هایی که ادعا می شود 80 درصد گوشت خالص است، با قیمتی بسیار کمتر از آنچه انتظار می رود، عرضه می شود و همین باید خریدار را به فکر بیندازد چطور با قیمت بالای گوشت قرمز، این مواد غذایی بسیار ارزان تر به فروش می رسد؟ بنابراین بد نیست کمی فکر کنیم که این مواد غذایی چطور تهیه می شود؟
  

...::: بقیه در ادامه مطلب:::...

ادامه مطلب ...